تلÙن‌اش را مي‌گيرد. بوق …
تلÙن‌اش را مي‌گيرد.
بوق … بوق … بوق … بوق … هيچ!
روي مبل ول مي‌شود Ùˆ به ديروز Ùکر مي‌کند.
تلÙن‌اش را مي‌گيرد.
بوق … بوق … بوق … بوق … هيچ!
روي مبل ول مي‌شود Ùˆ به ديروز Ùکر مي‌کند.
تصميم‌گيري: Ø´Ú© دارم Ú©Ù‡ اين چيزي Ú©Ù‡ ما آدم‌ها به آن مي‌گوييم تصميم‌گيري،‌ واقعا اين‌همه ابهت داشته باشد. ممکن است تنها مثل ريختن اسيد کلردريک Ùˆ سود سوزآور بر روي هم باشد: کمي صبر کني، آب نمک خواهي داشت. اگر آن ارلن ادعا کرد Ú©Ù‡ او به نتيجه رسيده‌است Ú©Ù‡ “آب نمک”ØŒ ما هم مي‌توانيم بگويم Ú©Ù‡ “برو جلو”. خودش اين‌طوري مي‌شود، همين! ÙلسÙÙ‡ … مشکل ÙلسÙÙŠ پيدا کرده‌ام؟ درگيري‌ي ÙلسÙي؟ هماني Ú©Ù‡ آن دخترک مي‌گÙت کلمه‌ي معادل عاشق شدن است؟ نه! هيچ کدام‌شان نيست. من چقدر Ùکر کرده‌ام؟ اصلا من مي‌توانم Ùکر کنم؟ من Ùقط Ùکر مي‌کنم Ú©Ù‡ مي‌توانم Ùکر کنم. به‌تر بگويم، من تنها تصور مي‌کنم Ú©Ù‡ Ùکر مي‌کنم. همين! همين! لعنتي، همه‌اش همين است!
ببينيد در بخش “من کيستم؟” Ú†Ù‡ نوشته بودم چند ماه پيش:
آهاي ملت! اگر قلب شما ضعي٠است،‌ اگر نگران ايمان‌تان هستيد،‌ اگر از ÙŠÚ© شک‌گرا مي‌ترسيد،‌ اگر مسايل جنسي اساسا براي‌تان مضر است طرÙ‌هاي اين سايت پيداي‌تان نشود! مثلا اگر روزي ÙŠÚ© عکس پورنو ديديد، يا اگر ÙŠÚ© روز شروع کردم به Ø´Ú© کردن در تک تک گزاره‌هاي دين Ùˆ ايمان‌تان Ùˆ يا دروازه‌ي جهنم را در صÙØه‌ي اصلي سايت ديديد، تعجب نکنيد!
مي‌خواستم چند روز پيش چنين چيزي را دوباره تاکيد کنم،‌ اما نشد. به هر Øال اصل بهينگي مي‌گويد براي بهينه بودن هر رÙتار، بي‌توجه به گذشته مي‌بايست از نقطه‌ي Ùعلي تا آينده بهينه رÙتار شود. راه بهينه براي من، تاکيد اين موضوع است: اگر از اين‌جا خوش‌تان نمي‌آيد، خيلي راØت به اين‌جا تشري٠نياوريد. در اين‌جا من به جهالت توهين خواهم کرد!
مي‌خواستم بدونم چند Ù†Ùر اØساس مي‌کنن اين‌جا تهوع‌گاه منه Ùˆ بوي استÙراغ مي‌ده؟ مي‌دونم Ú©Ù‡ بعضي‌ها هستن Ú©Ù‡ به خاطر همين بو مي‌آن. اگر کسي چنين Øسي داره،‌ لطÙا واکنش نشون بده Ùˆ ÙŠÚ© نامه به من بنويسه Ùˆ بگه Øس‌اش رو. ولي برام جالب بود Ú©Ù‡ به خاطر بوي استÙراغ مي‌آمد اين‌جا، Ùکر کنم اين ÙŠÚ© جور مازوخيسم باشه.
به هر Øال من اشتباه خودم را مي‌پذيرم Ùˆ از Øضور همه‌ي بچه‌هايي Ú©Ù‡ سرشون رو امشب درد اوردم (شامل رامين، هاجر، پريسا، مهسا Ùˆ نادر) معذرت مي‌خوام Ú©Ù‡ ÙŠÚ© مساله‌ي به اين Ú©ÙˆÚ†Ú©ÙŠ رو اين همه بزرگ کردم. بايد قبول کرد Ú©Ù‡ اگر من بخوام از اعتقاداتم مثل پوزيتيوسم منطقي، زيبايي داستان مينيماليستي،‌ Ùيزيک کوانتوم، عدم وجود روØØŒ امکان ساخت ماشين کاملا هوش‌مند Ùˆ … دÙاع کنم،‌ مي‌بايست پيه‌ي اين‌جور ماجراها رو هم به تن‌ام بمالم. البته اصلا خوش‌آيند نيست Ú©Ù‡ کسي Ú©Ù‡ Ùکر مي‌کردي برات اØترام قايله، ÙØش‌ات بده اما خب، اين هم سختيه‌ي کاره! Ùقط انتظار نداشتم از اين‌جا بخورم Ú©Ù‡ سعي مي‌کنم Øتما دÙعه‌ي بعد چنين انتظاري رو هم داشته باشم: از هيچ کسي هيچ انتظاري نداشته باشم! (ثابت شده اين جمله‌ي آخر اثر تخريبي داره. اگر اØساس کرديد بده، نخونيدش!) البته ÙŠÚ© انتظار نداشتن ديگه هم وجود داشت: شمشير با شمشير،‌ زبان با زبان، نظريه‌ي ادبي با نظريه‌ي ادبي! هاها! هاها!
خيلي آدم بايد از نظر Ùکري قاطي کرده باشه Ú©Ù‡ دل‌اش بخواد تÙÙ†Ú¯ برداره Ùˆ بزنه توي زانوي ÙŠÚ©ÙŠ Ùˆ درد کشيدن‌اش رو ببينه؟ [چون جديدا آدم‌ها به شدت مشکل پيدا کرده‌اند به اين‌که بÙهمند وقتي من از چيزي مي‌نويسم،‌ دارم از Ú†ÙŠ مي‌نويسم، براي همين به صراØت اعلام مي‌کنم Ú©Ù‡ اين نوشته به کوير ربطي ندارد.] [اگر تونستم Øدس بزنم Ù†Ùر بعدي‌اي Ú©Ù‡ دچار سوء تÙاهم مي‌شه کيه؟!]
All in all, it is just another shit in your face
Memory Remains
شنيدن ÙŠÚ© انتخاب است، Ú¯Ùتن ÙŠÚ© اجبار!
ستاره‌ها سقوط مي‌کنند
مي‌شوند قلب
قلب‌ها سقوط مي‌کنند
مي‌شوند سنگ
و چقدر سنگ بر زمين ريخته است
[و چقدر هنوز دردهاي نيامده در آسمان هست]
اين نوشته‌ي Random Turmoils را بخوانيد. خوش‌ام آمد.
کارت‌هاي اينترنت البرز به لعنت خدا هم نمي‌ارزد! بي‌چاره‌ام کرد. مطلقا در هيچ سايتي نمي‌رود از جمله شمارنده‌ام، Y! Mailام،‌ جايي Ú©Ù‡ بايد مقاله بÙرستم Ùˆ هيچ جاي ديگري جز وبلاگ‌هايي Ú©Ù‡ خوش‌ام نمي‌آيد ازشان.
ناتور دشت!
تو نمي‌تواني درباره‌ي من قضاوت کني!
بازم هيچي!
چرا وقتي مي‌شود يک قصه را خيلي ساده بيان کرد، آن را پيچيده بازگو مي‌کنيم؟