انسان طاغي

انسان طاغي

بعضي روزها آدم طاغي بيدار مي‌شود. دل‌اش مي‌خواهد به هر چه معمول است و پاي‌بند نه بگويد! بگويد ديگر هيچ‌کاري نمي‌کند، ديگر به هيچ‌چيزي فکر نمي‌کند، سر کار نمي‌رود، دل‌اش نمي‌خواهد اين آدم‌هاي مسخره را ببيند و بلند هم اعلام مي‌کند که از ابتذال جاري در همه‌ي روابط انسان‌ها خسته شده است و حاضر نيست حتي ديگر بند کفش‌اش را موقع عبور از خيابان محکم کند يا صبح‌ها آب پرتقال بخورد يا هر قيد و بندي از اين دست. بعضي روزها آدم جدا شورشي بيدار مي‌شود! در اين روزها به‌تر است خانه بماند و هيچ‌کس را هم نبيند و با هيچ‌کس هم حرف نزند.
خب … نفس عميق بکشيد! من امروز خيلي هم شورشي نبوده‌ام!

2 thoughts on “انسان طاغي

  1. سولوژن نازنين!
    قورباغه‌ها طاغي طغيان هم که نکن هميشه گرفتار آدم‌های ناشی می‌شوند و سرانجام جز ته‌چين سرنوشتی ندارند!

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *