دموکراسي امر پيشين نيست!

دموکراسي امر پيشين نيست!

-دموکراسي روي‌کردي پراگماتيستي به جامعه‌داري است. ايده‌آل نيست، به‌ترين را ارايه نمي‌دهد، اما خيلي‌ها را راضي نگاه مي‌دارد. دموکراسي، روي‌کردي پرفکشنيستي نيست. بنيان نظري‌ي قوي‌اي هم ندارد (نگاه کنيد به ريچارد رورتي، اولويت دموکراسي بر فلسفه. خودتان قانع مي‌شويد).

آيا دموکراسي هدف است؟ آيا دموکراسي مي‌بايست هدف باشد؟ بي‌گمان دموکراسي در جهان متمدن (به معناي ضعيف آن) امروز، هدف است. کشورها بر سر هم مي‌کوبند تا دموکرات‌تر از ديگران باشند يا به نظر آيند. اما اگر با سوال دوم مواجه شويم، دموکراسي بي‌گمان تنها گزينه براي جامعه‌داري نيست.

اين‌که Ú†Ù‡ روي‌کردي براي جامعه‌داري به‌تر از ديگري است، به چيزهاي ديگري بستگي دارد. اگر کس‌اي بتواند پاسخ خودبسنده‌اي به اين سوال بدهد، از نظر من دچار مشکل عقلي است. درست به همين دليل، اگر کس‌اي بيايد Ùˆ بگويد “دموکراسي” (يا هر چيز ديگر) به‌ترين روش جامعه‌داري است Ùˆ براي اثبات آن به هيچ چيزي اشاره نکند –بلکه بيايد Ùˆ بگويد دموکراسي خوب است چون نظرات افراد بيش‌تري تامين مي‌شود– از نظر من دچار اشتباه شده است.

چرا چنان شخص‌اي مشکل دارد؟ چون پاسخ‌اي خودبسند –و بدون توجه به ذات(ØŸ) بشر، ذات(ØŸ) جوامع بشري، آرمان‌هاي آن جامعه‌ي خاص، ايدئولوژي‌ي آن‌ها Ùˆ …- به جماعت مورچگان، سوسمارها Ùˆ اتم‌ها گسترش‌پذير است. چرا مورچگان مي‌بايست داراي اختلاف طبقاتي باشند در حالي Ú©Ù‡ انسان‌ها –بنا به روايتي- نبايد باشند؟ کس‌اي Ú©Ù‡ توجه نکند اکثر مورچه‌ها باردار نمي‌شوند، نمي‌تواند اين قضيه را توجيه کند.

7 thoughts on “دموکراسي امر پيشين نيست!

  1. Democracy is the worst form of government except for all the other forms that have been tried. – Winston Churchill

  2. آیا دموکراسی می‏تواند هدف باشد؟ به نظرم معنی نمی‏دهد. دموکراسی ابزاری است برای رساندن جامعه به آن چیزی که باید. این که چه، بحث‏ای دیگر می‏طلبد و به دیدگاه ما در موردِ انسان و یک چیزهای دیگری ارتباط می‏یابد.

  3. به نادر: چرچيل بد هم نگفته. البته معمولا تفاوت يک نظام خوب يا بد در يکي دو مورد جزيي مي‌تواند باشد. مثلا اگر ما تاکنون از پادشاهي خيري نديده‌ايم (مثلا)، دليلي نمي‌شود که فرم ديگري از پادشاهي (مثلا ولايت فقيه) بد باشد.
    به لرد: پيش از دانستن هدف Ú©Ù‡ نمي‌توان ابزار را انتخاب کرد. اول بايد دانست ديدگاه‌مان چيست، بعد آمد Ùˆ روش تجويز کرد. مگر اين‌که منبع‌اي Ú©Ù‡ به او ايمان داريم بگويد “از اين ابزار استفاده Ú©Ù† تا خير ببيني”.

  4. دقیقن حرف‏ات درست است. و این که دیدگاه‏مان نسبت به جامعه چیست، فکر می کنم سنگ بنای‏اش اقتصاد است. اقتصادی که می‏خواهند مشخص می‏کند که چه جور جامعه‏ای می‏خواهند، آن نوع روابط قدرت و روابط سیاسی را تعیین می‏کند و آن هم ابزار لازم را، مثلن دموکراسی را.

  5. به لرد: خب،‌ پس هنوز جواب سوال من داده نشده است. من اعتقاد ندارم نوع اقتصاد شرط آغازکننده‌ي تعيين روابط قدرت باشد (گرچه مهم است)، اما فرض کنيم که باشد. پس از تو مي‌پرسم:‌ چه نوع ساختار اقتصادي‌اي منجر به ايجاد دموکراسي (به عنوان وسيله) براي رسيدن به آن نوع خاصِ روابط قدرت (به عنوان هدف) مي‌شود؟
    در مورد شرط آغازکننده من بيش‌تر تمايل دارم به سمت ايدئولوژي بروم که روابط قدرت را مشروع مي‌کند و بعد ببينم چه اقتصادي با آن سازگار است. البته ممکن است از حقيقت دور باشم.

  6. لطفاً هر دو روی سکه را ببینید! همه به روی سیستم نگاه می کنند. چرا به روی عامل نگاه نمی کنید؟ فکر کنم تقصیر این کامپیوتره که فازی نیست. فرض کنید دارید یک سیستم چند عامله را تست می کنید ولی عاملها طبق قواعدی که شما برایشان تعیین می کنید عمل نمی کنند. شما قوانین رفتاری عاملها را تغییر می دهید ولی بازهم برنامه تان کار نمی کند. می توانید مدتها در مورد اینکه کدام مجموعه قواعد موجب عملکرد بهتر مجموعه می شه فکر خودتان را خسته کنید. ولی من خودم بهتان قول می دهم سیستمتان هیچ وقت کار نخواهد کرد. این خط ___ این هم نشان *

  7. به علي:‌ به نظرم به‌تر است دقيق‌تر اين موضوع را مطرح کنيد. من زياد متوجه ارتباط نوشته‌تان به متن‌ام نشدم. آيا شما اين برداشت را کرده‌ايد Ú©Ù‡ من مي‌خواهم بگويم “چرا دموکراسي‌مان (سيستم) درست کار نمي‌کند؟” در حالي Ú©Ù‡ شما مي‌خواهيد بگوييد بياييم Ùˆ نگاهي به مردم (عامل) بيندازيم Ùˆ آن‌ها را درست کنيم؟! جدا از اين سوال Ú©Ù‡ آيا اين تجريه‌ي شما معنادار است يا نه، لازم است بگويم من هيچ‌وقت سوال بالا را مطرح نکرده‌ام. آن‌چه در اين پست گفته‌ام اندکي تفاوت دارد.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *