دلشدگان

دلشدگان

دلشدگانِ علی حاتمی در سال ۱۳۷۰ ساخته شده است. من آن را بر پرده‌ی سینما آزادی دیدم. پس احتمالا دیدن‌ام باز می‌گردد به سال ۱۳۷۰ یا ۱۳۷۱. آیا دلشدگان اولین فیلم سینمایی‌ی جدی‌ام بوده؟ واکنش‌ام نسبت به آن چه بود؟ آخرش ناراحت شدم؟ از تنبک‌زدن‌های‌ اکبر عبدی لذت بردم؟ آن دخترک ترک چه؟ سولوژن از او خوش‌اش آمده بود؟
چهارده سال پیش من دلشدگان را بر پرده‌ی سینما آزادی دیدم. ما Ùˆ خانم Ùˆ آقای ت. Ùˆ … ده دوازده نفری رفته بودیم در آن سینمای شلوغ. شلوغی‌اش را به خاطر دارم. طبقه‌ی دوم بود؟ یا اول؟ سینما آزادی دو طبقه بود؟ سینما آزادی؟ سینما آزادی وجود داشت؟ سینما آزادی؟ آزادی؟ دلشدگان راجع به Ú†Ù‡ بود؟ من چهارده سال پیش نسبت به دنیا Ú†Ù‡ نظری داشتم؟ دلشدگان را چگونه می‌دیدم؟ دخترک چه؟ چهارده سال پیش؟ نظر؟ دلشدگان؟

[سیاه]

دلشدگان اولین فیلم‌ای بود که سولوژن می‌خواست دوباره ببیند. دلشدگان در سال ۱۳۷۱ از پرده سینماها برداشته شد و سولوژن دیگر هیچ‌گاه نتوانست آن را ببیند. چند سال بعد سینما آزادی در شعله‌های آتش مرد و کل قضیه را منتفی کرد. دخترک ترک دلشدگان روز به روز خوش‌گل‌تر شد و در شهری شلوغ بازیگر سینما شد. طبق آخرین اطلاعات ما، سولوژن اینک در شهری دور افتاده در سرزمین شمالی در کنار کامپیوتر و کتاب‌های‌اش به زندگی‌ی روزمره خود ادامه می‌دهد.

بازیگران:
من – من
مامان – مامان
بابا – بابا
مامان بزرگ – مامان‌جون
خانم ت – ت.
آقای ت. – ت.
ت. – ت. ت.

کارگردان:
مغز من

جلوه‌های ویژه:
زمان (سی)

با تشکر از دلشدگان و علی حاتمی به خاطر فراهم آوردن موقعیت مناسب، اکبر عبدی به خاطر تنبک جانانه، دخترک به خاطر پایان‌بندی‌ی قوی‌اش و بقیه‌ی دست‌اندرکاران برنامه به دلایل گوناگون.

dts – Panacolour

6 thoughts on “دلشدگان

  1. من دلشده نیستم ولی دلشدگان رو دوست دارم 🙂

  2. هممم!!! کس دیگری در آن سالن سینمایی که من رفته بودم، نبوده؟ آمدیم و متوجه شدیم که یک زمانی شمایی که بازی‌گر معروفی نبودید، به واسطه‌ی شرکت در فیلم من معروف شده‌اید.

  3. جالبه … دلشدگان از اولین فیلم هایی هست Ú©Ù‡ منم یادمه. شاید درست بعد (یا درست قبل) از هزاردستان، شاهکار پشت سر هم از بزرگمرد.
    حميد جبلي رو دوست داشتم، دلشده ساز یا زندگیش. خوب یادمه که هواي سرد و موذي فرنگ، طاهرخان (امين تارخ) رو مریض (ذات الريه؟) كرد. دلم سوخت که به آخر راه نرسيد.
    Ú†ÛŒ بگم!ØŸ روزگار Ú†ÛŒ به سرمون آورد…

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *