شقایق Ùˆ زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ
این (+) نوشته بهانه‌ای شد برای نوشتن چند سطر زیر:
-ÙØ±Ø¶ÛŒÙ‡ با نظریه ÙØ±Ù‚ دارد. ÙØ±Ø¶ÛŒÙ‡ از روی باد Ø´Ú©Ù… می‌تواند خلق شود (اگرچه برای اعتبار علمی‌ی آدم خوب نیست) اما نظریه به چیزهای بیش‌تری از جمله آزمون ابطال‌پذیری (یا اثبات مستقیم در علوم غیرطبیعی) نیز نیاز دارد.
-هم‌بستگی‌ی دو پدیده به معنای رابطه‌ی علی داشتن بین آن دو نیست. اگر دیدید دو چیز همیشه با هم رخ می‌دهد نمی‌توانید نتیجه بگیرید که یکی‌شان دلیل دیگری است: ممکن است هر دو دلیل مشترک دیگر ولی نادیده‌ای داشته باشند.
-یک‌بار رخ‌داد هم‌زمان دو پدیده به اعلام هم‌بستگی‌ی معنادار بین آن دو منجر نمی‌شود. به عبارت دیگر با یک‌بار رخ‌داد یک چیزی نمی‌توان در مورد معناداری‌ی آن ØØ±Ù‌ای زد. Ú¯Ùˆ این‌که انسان‌ها تمایل دارند خیلی سریع این ارتباط‌ها را ایجاد کنند. دلیل‌اش هم Ø§ØØªÙ…الا این است Ú©Ù‡ در غیر این صورت نمی‌توانستند این‌چنین سریع یادبگیرند Ùˆ در نتیجه کم‌هوش‌تر می‌بودند.
-آن کس‌ای Ú©Ù‡ زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ را ناپرورده Ùˆ نارسا می‌خواند به گمان‌ام اشتباه می‌کند. من زبان‌شناس نیستم (اما زبان‌شناس‌ها را دوست می‌دارم!) ولی هیچ ØØ³ نمی‌کنم زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ کم‌توان Ùˆ ÙØ±Ø³ÙˆØ¯Ù‡ است. مشخص است زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ نیاز به به‌روزشدگی‌ دارد -Ú©Ù‡ قرن‌ها از آن عقب Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ بود اما به نظرم خوش‌بختانه روند تغییرات‌اش این‌کنون سریع پیش می‌رود- اما ساختار آن به ØØ¯ کاÙÛŒ زایا است. کمینه این‌که تولید کلمه‌های جدید در این زبان نسبتا آسان است: هودر، هودرگون، هودرانه، هودرشناس، هودرپسند، هودرخواه،‌ هودرسان، هودری، هودرنما، ریزهودر، درشت‌هودر، ابرهودر، هودریت، پیشاهودریت، پساهودرسان Ùˆ غیره!
-در بسیاری موارد ایرانیان زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ را در وجه وهم‌آلودش به کار می‌گیرند. زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ قرن‌ها زبان شعر بوده Ùˆ شاید به همین دلیل هم بعضی‌ها آن را گنگ، مبهم Ùˆ ابهام‌آلود می‌دانند. مطمئن نیستم اما به نظرم چنین ادعایی ØµØØª ندارد. زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒØŒ زبان‌ای است قدرت‌مند Ú©Ù‡ از سویی به رویا طعنه می‌زند Ùˆ از سویی دیگر می‌تواند چون الماس Ø´ÙØ§Ù Ùˆ نجیب باشد Ùˆ مشکل خاص‌ای برای انتقال دقیق معنا به مخاطب ایجاد نکند. چنین قابلیت‌ای با Ø¨ÛŒâ€ŒÙØ§ØµÙ„ه‌نویسی آشکارتر نیز می‌شود. این‌کنون دیگر می‌دانیم “کتاب‌ای سخن Ú¯ÙØª” Ùˆ “کتابی سخن Ú¯ÙØª” Ú†Ù‡ ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ با هم دارند Ùˆ دیگر گیچ معنای‌اش نخواهیم شد.
9 thoughts on “شقایق Ùˆ زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ”
هر وقت می‌آیم Ú©Ù…ÛŒ با وبلاگ هودر آشتی کنم ØŒ ناگاه نظر مشعشعی از او ØŒ همه نقشه‌هایم را نقش بر آب می‌کند. دست‌پرورده مدرسه … است او ØŒ آخر! شده مظهر Ø§ÙØ±Ø§Ø· Ùˆ ØªÙØ±ÛŒØ· .
البته در این مورد Ú©Ù‡ شما Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯ÛŒØ¯ ØŒ Ù…ØªØ£Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ از جانب خیلی دانشمندان هم ضربه‌های زیادی به زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ خورده است ØŒ به زبانی Ø§ØØªØ±Ø§Ù… نگذاری ØŒ بنایش را ØµØ¨Ø ØªØ§ شب سست Ú©Ù†ÛŒ Ùˆ بعد ØØ±Ù از ناکامل بودنش بزنی.
آن عکس چهارشنبه سوری شما را هم خیلی پسندیدم.
کي به رويا طعنه مي‌زنه؟ تنه مي‌زنه؟‌ D:
سولوژن بزرگوار!
من Ú©Ù‡ به دلیل Ùیل‌تر نوشته‌ی درخشان رو نمی‌بینم، اما در مورد نوشته‌ی شما، به نظر من این ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ Ú©Ù‡ بین ÙØ±Ø¶ÛŒÙ‡ Ùˆ نظریه Ù…ÛŒâ€ŒÙØ±Ù…ایید، در عالم واقع این‌گونه نیست. بلکه یک صورت Ø·ÛŒÙ‌گونه (ÙØ§Ø²ÛŒâ€ŒØ´Ú©Ù„- البته با مسامØÙ‡) میان این دو هست. البته این تعریÙÛŒ Ú©Ù‡ شما ارائه‌می‌دهید، یک وجه تÙکیکی مشخص بین این دو تعیین می‌کند، اما در نوشته‌های Ù…Ø®ØªÙ„ÙØŒ ( Ú†Ù‡ این ور آب Ùˆ Ú†Ù‡ آن ور) این تمایز خاص معمولاً Ù„ØØ§Ø¸ نمی‌شود، اما در بطن تÙکیک بین نظریه Ùˆ ÙØ±Ø¶ÛŒÙ‡ اگر Ú†Ù‡ نه ØµØ±ÛŒØØ§Ù‹ Ùˆ نه همیشه Ùˆ نه کاملاً وجود دارد.
در پاراگرا٠دوم کاش به‌جای دلیل، از علت Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ می‌کردید، Ù…ØØ¶ Ø§ØØªØ±Ø§Ù… به Ø´ÙØ§Ùیت زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ Ùˆ جوش Ùˆ خروش‌های دکتر سروش.
در پاراگرا٠سوم هم، به نظرم یادآوری این نکته ضروری بود، Ú©Ù‡ هر Ú†Ù‡ انسان‌ها بزرگ‌تر می‌شوند، این طرز نتیجه‌گیری‌شان کم‌تر Ùˆ کم‌تر می‌شود. لازمه‌ی یادگیری انسان‌ها همین استنباط‌های همبستگی‌هاست. در کودکی به سرعت Ùˆ در بزرگسالی به کندی Ùˆ با تصØÛŒØâ€ŒÙ‡Ø§ÛŒ اندک‌تر. هیچ لزومی هم ندارد Ú©Ù‡ آن Ú†Ù‡ ما هم‌بسته Ø§ØØ³Ø§Ø³ می‌کنیم، در ذات هم‌بسته باشد. ما این هم‌بستگی‌دانی را به‌کارمی‌گیریم.
عید بر شما مبارک باشد. دوستار شما
از نظر زبان شناسا، همه زبانها قابلیت ترجمه پذیری دارن،
یهنی هر اصطلاØÛŒ به هر زبون دیگه ای رو Ù…ÛŒ شه ترجمه یا
معادلی در هر زبان دیگهای پیدا کرد. وهیچ زبانی به
زبان دیگه برتری نداره. ابعاد مختل٠زندگی، شکل دهنده زبان و
قواعد زبانی هر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡ (نمی خوام بگم هر زبان، خیلی زبان زبان میشه!)
اما هر زبان، قادر به برآورده کردن “تمام” نیازهای کلامی
Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒ Ú©Ù‡ از اون زبان Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ میکنن هست.
مشکل وقتی رخ Ù…ÛŒ ده Ú©Ù‡ سعی Ù…ÛŒ کنیم Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… یک زبان رو به
به یک زبان دیگه تعمیم بدیم.
مثلاً :
it is raining- it rains- it will rain در زبان آلمانی، به
صورت es regnet به کار Ù…ÛŒ رن. با Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از ضمیرهای
زمانی درست، می شه این کوتاهی رو جبران کرد. اما اگر
زØÙ…ت Ùکر کردن روش رو به خودمون ندیم، یا بخوایم ØªÙØ§ÙˆØª
زبان ها رو ارزشی کنیم ( ناموسی!) ، اونوقته که به این نتیجه می رسیم
زبان آلمانی یه زبان ناقصه!
به علیرضا: ممنون!
به آرماتیل: به رویا هم می‌شود تنه زد Ùˆ هم طعنه!‌ بستگی دارد هدÙ‌ات Ú†Ù‡ باشد.
به Ù…ØØ³Ù† مومنی:
Û±-قبول دارم ØªÙØ§ÙˆØª بین این دو در بیش‌تر موارد ÙØ§Ø²ÛŒ است (البته Ú©Ù…ÛŒ Ø´Ú© دارم منظورتان از عالم واقع Ú†Ù‡ باشد). شاید به همین دلیل هم نوشته بودم Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¶ÛŒÙ‡ نیاز به آزمون ابطال‌پذیری دارد Ùˆ ننوشته بودم Ú©Ù‡ نیاز به اثبات دارد Ùˆ اثبات‌پذیری. اما به طور آشکار در “Ú¯ÙØªÙ…ان علمی” ØªÙØ§ÙˆØªâ€ŒØ§ÛŒ است بین آن‌چه Ùقط در موردش ØØ±Ù‌زده می‌شود Ùˆ آن‌چه Ú©Ù…ÛŒ تØÙ‚یق Ùˆ مشاهده نیز انجام می‌شود. شاید به این دلیل Ú©Ù‡ در علوم دقیق نظریات Ø§ØØªÙ…الی مقبول نیستند. در ضمن من ÙØ±Ø¶ÛŒÙ‡ Ùˆ نظریه را معادل hypothesis Ùˆ theorem Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بودم.
Û²-بله! درست Ù…ÛŒâ€ŒÙØ±Ù…ایید. تصØÛŒØ خواهم کرد.
Û³-راست‌اش قصدم تنها اشاره‌ای گذرا بود. اما در این مورد شما درست Ù…ÛŒâ€ŒÙØ±Ù…ایید Ùˆ سرعت یادگیری تقریبا Ú©Ù… می‌شود. البته من نمی‌دانم آیا مکانیزم‌ای وجود دارد Ú©Ù‡ این سرعت‌ را زیاد کند یا خیر. منظورم مکانیزمی درونی است. بگذریم …
ممنون از تبریک عیدتان! عید شما هم مبارک! (:
sorry I can’t write persian in this computer,
the idea of the translationability of languages is
what linguistics believe in. and each language
has the “pottential ” to have all the words
other languages have.
The problem with languages with todays great
English vocabulary use is that most of the new
technologies developed in English speaking countries,
and they were the ones to come up with the words,
they didn’t have the equavalant before either!
and other languages are just consumers, it’s easier
to use the words others created to come up with
new words in one’s own language.
All Farsi and other languages need , is to come up
with new and meaningful and easy words for new
stuff. not like “deraz avize zinati” for tie!
and the other reason is the new generation of
people who are familiar with these vocabs,
are educated in other language.
I myself don’t know so many words in Persian,
cause I’ve never seen them before,
so when I go back, I stick with the English ones.
( that’s not a major reason!)
I’ll give you more linguistic resources on this
if you’re interested.( and as soon as I got my
hands to my own system!
ممنون از توضیØâ€ŒØªØ§Ù†. Ø®ÙˆØ´â€ŒØØ§Ù„ می‌شوم اگر مرجع خوب Ùˆ خلاصه‌ای به من معرÙÛŒ کنید.
sologene aziz
nazeretaan darbaareye raabeteye elli mano be yaade harfe RASSELandaakht ke mighoft ekhtelaafe do rooydaade ellan mortabet va tasaadofan mortabet dar kojaast??
ghodrate marmooze elliyat in aamele nahaaii ,porrasmzo raaz,naamashhood va naa malmoos ro chetor mishe shenaakht???
dooste aziz aaya shoma toonestid paasokhi baraye in soal peida konid?ye moddat in soal shode bood khoreye vojoodam.
خسته نباشی.