شهید آدرنالین شریÙ
-دانش‌گاه صنعتی‌ی شری٠شلوغ شده است. شهدا را می‌خواستند دÙÙ† کنند Ùˆ مواÙقت بسیج دانش‌جویی Ùˆ مخالÙت بقیه Ùˆ قضایا مربوط. بیش‌ترش را می‌توانید در وبلاگ لنا بخوانید.
-دو سه سال پیش هم می‌خواستند در میادین شهر شهید دÙÙ† کنند. این‌کار را هم کردند گویا (هیچ‌وقت Ù†Ùهمیدم آن آب‌خوری‌هایی Ú©Ù‡ عکس شهید روی‌شان بود، زیرشان استخوان‌ای هم بود یا خیر. Ùرض‌ام بر مثبت‌بودن پاسخ است). مردم مخال٠بودند، اما مردم بند Ú©ÙØ´ که‌اند؟
-کتک‌کاری شده در شریÙ. گویا بچه‌ها را زده‌اند. در این شرایط آدم خون‌اش به جوش می‌آید. بعید نیست دل‌اش بخواهد مشت‌ای هم Øواله‌ی طر٠کند. از بیرون Ú©Ù‡ نشسته‌ای می‌گویی نباید پاسخ خشونت را با خشونت بدهی، اما درون گود همه چیز Ùرق می‌کند. آدرنالین این چیزها سرش نمی‌شود.
-Û±Û¸ تیر، خرداد ۸۲، پارک دانش‌جوی اسÙند Û¸Û´ØŒ اعدام‌های دهه‌ی شصت، جنگ اجباری، تØریم‌های گذشته Ùˆ تØریم‌های آینده، Ùˆ Øماقت/شیطنت‌های همیشگی‌شان (شیطنت از آن کلمه‌های گوگول‌ای است Ú©Ù‡ Ùرزانگان به خبیثانه‌ترین معنای‌اش به کار می‌برند. در این‌جا مراد همان برداشت است).
-رییس دانش‌گاه را هم گویا زده‌اند. خوب شد Ú©Ù‡ کتک خورده؟ گویا طر٠قول داده Ú©Ù‡ بدون اجازه‌ی بچه‌ها این اتÙاق نیاÙتد Ùˆ بعد زیرش زده. باشد! باشد! طر٠دموکرات نیست، اما پاسخ رÙتار خلا٠دموکراسی مشت است؟ گمان‌ام نیست. کمینه در بیش‌تر موارد به‌ترین راه نیست. اما آدرنالین به هر Øال چیز دیگری است Ùˆ وقتی بالا رود دیگر به این زودی‌ها پایین نمی‌آید.
-به خشونت Ú©Ù‡ دست می‌زنند، دل‌ات به خشونت هم‌ارز راضی نمی‌شود. می‌خواهد مثل Ùیلم‌های هالیوودی (با ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ø±Ùتار ترمینیتور-گونه) پاسخ‌شان بدهی. همیشه آرزوی‌ام این بود Ú©Ù‡ بتوانم کس‌ای را هل بدهم Ùˆ از روی زمین بلند شود Ùˆ ده متر آن طرÙ‌تر Ùرود بیاید. ضدگلوله‌بودن را هم همیشه دوست داشته‌ام. یک چیزی شبیه به رÙتن به کارزار Ùˆ ویران کردن سپاه دشمن به سبک Ùیلم مذکور یا مشابه‌های دیگرش چون یاران Øلقه در ارباب Øلقه‌ها Ùˆ دیگر قضایا (ببینید Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ گستره‌ی وسیع تاریخی‌ای را برای‌تان پهن کرده‌ام وسط وبلاگ). بدی‌اش این است Ú©Ù‡ این‌ها ممکن نیست. جدا از این‌که خشانت‌اش هم زیاد است Ùˆ اØتمالا اگر کس‌ای را ده متر آن طرÙ‌تر پرت Ú©Ù†ÛŒ نمی‌توانی زیاد امیدی به سالم‌بودن‌اش (برای happy end بودن ماجرا – وقتی Ú©Ù‡ سپاه دشمن به تو ملØÙ‚ می‌شود) داشته باشی. درگیر قوه‌ی قضاییه می‌شوی Ùˆ غیره Ú©Ù‡ دردسر دارد. البته بماند Ú©Ù‡ یکی از اولین جاهایی Ú©Ù‡ دوست داری با این قدرت بروی همان طرÙ‌ها است. بگذریم … بگذریم!
-برای شهدایی Ú©Ù‡ این‌گونه دست‌مایه‌ی عده‌ای ذهن‌آلوده می‌شوند ناراØت‌ام. آن‌هایی Ú©Ù‡ جنگیدند با این بچه نخاله‌هایی Ú©Ù‡ اسم بسیجی بر خودشان گذاشته‌اند برابر نیستند: نخاله‌هایی Ú©Ù‡ روزگاری سÙارت دانمارک را ÙØªØ Ù…ÛŒâ€ŒÚ©Ù†Ù†Ø¯ Ùˆ با اÙتخار در وبلاگ‌شان می‌نویسند Ùˆ روزگاری قدیم‌تر تخم بدبختی سی ساله‌مان را در سÙارت امریکا به قدیم‌ترین روش ممکن کاشتند (Ùˆ البته پشیمانی‌شان یک پشیز نیز نباید جدی گرÙته شود) Ùˆ سال‌ها Ùˆ سال‌ها راه‌زن چهارراه‌ها Ùˆ معبرهای شهرهای‌مان بودند Ùˆ کلاش به دست مردم را به زور به تقوای نداشته‌شان رهنمود می‌کردند. اوج تصمیم شهیدان بر این‌که زندگی‌شان را خالصانه Ùدا کنند با تصمیم کوته‌Ùکرانی Ú©Ù‡ زنجیر به دست Ùˆ با سلاØÛŒ نابرابر دیگران را می‌زنند در یک ترازو قرار نمی‌گیرد.
-من Ùکر نمی‌کنم دÙÙ† شهیدی در دانش‌گاه به خودی‌ی خود ایرادی داشته باشد. به هر Øال جامعه‌ی ایران مذهبی Ùˆ ارزش‌مØور است. آن‌که شهید شده نیز نه جایی اشغال می‌کند Ùˆ نه اندوهی اضاÙÙ‡ (Øتی شاید بتواند چند Ù†Ùری را نیز معنویت بخشد). مشکل اما به زور تجویزکردن این داروهای سعادت است. داروهایی Ú©Ù‡ نه به قصد سعادت Ú©Ù‡ به قصد بالا رÙتن Ùروش داروخانه به خوردت داده می‌شود.
-اما آدرنالین مگر می‌گذارد آرام Ùکر Ú©Ù†ÛŒ وقتی کتک‌ات می‌زنند Ùˆ توهین‌ات می‌کنند؟ می‌زنند؟ بزن!
6 thoughts on “شهید آدرنالین شریٔ
دوست عزيز، دÙÙ† شهدا در دانشگاه مشکلی ايجاد نميکند همانطور Ú©Ù‡ ناميدن Ú©ÙˆÚ†Ù‡ Ùˆ خيابان Ùˆ ميدان Ùˆ … به اسم شهدا مشکلی ندارد اما اينها نيست Ú©Ù‡ به شهيد Øرمت می‌بخشد. اين قبيل کارها شهيد را از اوج آسمان وارد بازيهای سياسی می‌کند. اصلا اگر هد٠استÙاده ابزاری نباشد Ú†Ù‡ نيازی به اين کار هست؟ ميگويي ايران مذهبی است. درست ولی Ú†Ù‡ ربطی دارد؟ چون مردم مذهبی هستند هرکاری به اسم مذهب ميتوان کرد؟
اوه! یعنی من این‌قدر گنگ نوشته بودم؟!
سولو اصلا نمیتونم باور کنم Ú©Ù‡ تو هم دلت بخواهد کسی را هل بدهی Ùˆ 10 متر آن طر٠تر زمین بخورد ! گرچه درباره خودم هم باورم نمیشد روزی آرزو کنم اسلØÙ‡ دستم باشد Ùˆ یا یک ورزش رزمی را در Øد خدا بلد باشم . درست یک Ù‡Ùته پیش تمام این آرزو ها را کردم Øتی آرزو کردم اندازه رضا زاده زور داشته باشم !!!!! ای لعنت به این آدرنالین !
سولوژن تو چرا هی واسه از زندگی کامنت می ذاری آیا؟ ایییییییییش !
به ساناز: نه همیشه به هر Øال!‌ (;