امریکایی آرام و قصه‌هایی دیگر
نگاهی به عکس‌های آنتالیای لنیوم بیندازید ( (+) و (+) ). قشنگ‌اند!
—
بیلی Ùˆ من با سیبستان Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡â€ŒØ§ÛŒ کرده است Ú©Ù‡ در این‌جا می‌خوانید. الان Ú©Ù‡ Ùکر می‌کنم، چهره‌اش با تصورم از او سازگار است. این مثلا Ø¨Ø±Ø®Ù„Ø§Ù Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡â€ŒØ´ÙˆÙ†Ø¯Ú¯Ø§Ù† پیشین -مثلا پرستو یا ÙØ±Ù†Ø§Ø²- بود.
—
امریکایی‌ی آشغال: من از این مردک بوش Ùˆ همه‌ی آن سیستم اØÙ…قانه‌ Ùˆ زورگویانه‌ی امریکا بدم می‌آید. در این موضع با رهبر انقلاب Ùˆ بقیه‌ی دوستان -در ظاهر- هم‌نظرم (البته Ùقط در ظاهر. من باور ندارم آن‌ها از امریکا بدشان بیاید چون کس‌ای Ú©Ù‡ از چیزی واقعا بدش می‌آید تا سر ØØ¯ امکان سعی می‌کند نزدیک‌اش نشود در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ ØØ¶Ø±Ø§Øª روز به روز با میل Ùˆ رغبت خودشان را به وضعیت سرشاخ شدن نزدیک‌تر می‌کنند. کار این‌ها از لج‌بازی است Ùˆ ØØ³Ø§Ø¯Øª Ùˆ نه ØªÙ†ÙØ± Ùˆ بیزاری).
امریکا را ببینید! این کشور سنتز شده، غصبی، Ùˆ نژادپرست اینک دم از تمدن Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ صادرات ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ می‌زند.
امریکا، آن کشور رویاها، به زور پول Ùˆ دلار Ùˆ توپ Ùˆ تانک شده است صادرکننده‌ی دموکراسی‌های بی‌مایه‌ (ØØªÛŒ بی‌مایه‌تر از دموکراسی‌ای Ú©Ù‡ رورتی آن را با روی‌کردی پراگماتیستی می‌ستاید. در واقع دموکراسی‌ صادراتی-امریکایی تنها شبØâ€ŒØ§ÛŒ است از آن‌چه دموکراسی باید باشد – Ùˆ مگر خود دموکراسی Ú†Ù‡ تØÙه‌ای است Ú©Ù‡ شبØâ€ŒØ§Ø´ باشد؟)ØŒ انقلاب‌های رنگین Ùˆ وارداتی، نظم ایده‌آل، الگوی صØÛŒØ مصر٠امریکایی Ùˆ هزار مضØÚ©Ù‡â€ŒÛŒ دیگر. ØØ§Ù„‌ام از برده‌داران‌ای Ú©Ù‡ اینک در غروبی دور هم جمع می‌شوند Ùˆ درباره‌ی Ú†Ù†Ø¯ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒâ€ŒØ¨ÙˆØ¯Ù† Ùˆ Ú©Ù…Ú© به Ø§ÙØ±ÛŒÙ‚ا ØØ±Ù می‌زنند به هم می‌خورد Ùˆ از تعجب‌های‌شان Ùˆ Ù†Ø§Ø±Ø§ØØªÛŒâ€ŒÙ‡Ø§ Ùˆ لب گزیدن‌های‌شان برای مردم دردمند Ùˆ رنج‌کشیده‌ی Ø§ÙØ±ÛŒÙ‚ا Ùˆ آسیا Ùˆ همه‌ی آن‌هایی Ú©Ù‡ روزگاری چپاول‌شان کرده‌اند Ùˆ هنوز هم می‌کنند چندش‌ام می‌شود.
بیایید Ú©Ù…ÛŒ منصÙ‌تر باشیم:
امریکا کشور عجیبی است. آخرین بازمانده‌ی روزگار کشورگشایی‌ها Ùˆ سرزمین‌یابی‌ها است. امریکا، این سرزمین بکر Ùˆ دست‌نخورده، خیلی زود شد مجتمع‌ای از به‌ترین‌ها Ùˆ زیرک‌ترین‌های اروپا Ùˆ قوی‌ترین برده‌های Ø§ÙØ±ÛŒÙ‚ا – برده‌های منتخب‌ای Ú©Ù‡ توانسته بودند ماه‌ها Ø³ÙØ± با کشتی را تاب آورند تا به سرزمین رویاهای برده‌داران برسند. می‌دانید شانس امریکا Ú†Ù‡ بوده است؟ آن کشور عزیز مورد هجوم هیچ‌کس قرار Ù†Ú¯Ø±ÙØª Ùˆ نمی‌گیرد. هیچ چیزی تهدیدش نمی‌کند Ùˆ هر Ú†Ù‡ تهدیدش می‌کند تنها خیال سرزمین رویایی است. امریکا مرکز شانس Ùˆ اقبال کره‌ی زمین است: کشوری بزرگ -بس بزرگ- با تمام آن‌چه اروپا ÙØ§Ù‚د آن بوده Ùˆ هست. امریکا یک قاره است. شوخی Ú©Ù‡ ندارد پدر من! امریکا مثل هیولایی رشد می‌کند بدون این‌که زخم‌ای بر او وارد شود. هیچ‌کس‌ای جای دیگری را تنگ نمی‌کند Ùˆ آن‌قدر آن هیولا بزرگ می‌شود Ú©Ù‡ دیگر کس‌ای جلودارش نیست. طبیعی است، بله،‌ اذعان دارم Ú©Ù‡ طبیعی است چنین قدرتی به کله‌کشی Ùˆ قلدری بپردازد – چرا Ú©Ù‡ نه؟
امریکا کشور نازنین‌ای است. مرکز دانش دنیا است؛ اگر از چند رییس جمهور اØÙ…ق‌اش صرÙ‌نظر کنیم، کشور نسبتا آزادی به نظر می‌رسد‌ (بگذریم Ú©Ù‡ هنوز Ú©Ù‡ هنوز است دنیا دارد تاوان جنگ نود سال پیش‌اش را می‌دهد)Ø› اگر سیاه‌پوست نباشی Ùˆ رنگین‌پوست نباشی Ùˆ خارجی نباشی Ùˆ پدرت پول‌دار باشد Ùˆ تجارتی چند میلیونی داشته باشی ØØ³Ø§Ø¨ÛŒ از زندگی‌ات لذت می‌بری Ùˆ غیره Ùˆ ذلک.
اگر امریکا نه یک کشور Ú©Ù‡ ده کشور بود، اینک ما باید کمک‌های غذایی برای‌شان Ù…ÛŒâ€ŒÙØ±Ø³ØªØ§Ø¯ÛŒÙ… Ùˆ یا ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ این‌که می‌دانستیم بیش از ØØ¯ÛŒ نمی‌توانند گردن‌کشی کنند. اما، امریکا ÙØ¹Ù„ا وجود دارد Ùˆ من هیچ Ø§ØØªÙ…ال‌ای برای تغییرش در اÙÙ‚ خیال‌ام نمی‌بینم. پس اجازه دهید از همه‌ی کسانی Ú©Ù‡ در آن کشور برای بیرون مرزهای خود تصمیم می‌گیرند بی‌زار باشم Ùˆ آرزو کنم زودتر توسط مردمان‌شان بلعیده شوند.
—
دارم به این Ùکر می‌کنم Ú©Ù‡ آدم به‌تر است برای کودکان داستان بنویسد یا برای جوانان شوریده‌سر Ùˆ یا میان‌سالان Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ù‡ Ùˆ ناامید Ùˆ یا پیران خسته ز راه؟
شاید به‌ترین راه‌اش -یا ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ صمیمانه‌ترین‌اش- این باشد Ú©Ù‡ داستان‌ای “بسرایی” Ú©Ù‡ پیران‌اش در شب‌ای خنک در کنار آتش برای نوه‌هایی بگویند Ú©Ù‡ در بغل پدران Ùˆ مادران‌شان (زیر پتویی شاید) تاییدگو نشسته‌اند. مادرانی Ùˆ پدرانی Ú©Ù‡ می‌دانند جوانان شوریده‌شان -Ú©Ù‡ قصه‌ها را پیش‌تر شنیده‌اند- اینک در گوشه‌ای از تاریکی‌ی شب با هم دیگر خلوت کرده‌اند. ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù†ÛŒ Ú©Ù‡ گاه بزرگ‌شدن‌شان دوباره همان قصه‌ها را برای نوه‌های‌شان بازگو می‌کنند Ùˆ الخ!
11 thoughts on “امریکایی آرام Ùˆ قصه‌هایی دیگر”
Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª یک کشور مرهون عوامل متعددی است Ú©Ù‡ ØØ¶Ø±Øª عالی به خوبی به برخی از آنها در پست تان اشاره کرده اید، از قبیل غنای منابع طبیعی، وجود نیروی کار مناسب، دوری از جنگ Ùˆ آسیبها… اما بسیاری از عوامل جنبه زمانی هم دارند. اگر یک یا دو قرن پیش به نیروی بازوی سیاهان برای انجام کارهای مزرعه یا کشیدن خطوط راه آهن Ø§ØØªÛŒØ§Ø¬ بود، از نیم قرن قبل به این طر٠این Ø§ØØªÛŒØ§Ø¬ تغییر کرده است Ùˆ تبدیل شده به Ø§ØØªÛŒØ§Ø¬ به نیروی مغز نوابغ بشری. اولین نشانه های این Ø§ØØªÛŒØ§Ø¬ را با در اختیار Ú¯Ø±ÙØªÙ† دانشمندان آلمانی به عنوان غنیمت جنگ جهانی دوم، توسط امریکاییها Ùˆ روسها Ù…ÛŒ توان مشاهده کرد. یا به عنوان مثال تاسیس National Science Foundation (NSF) Ú©Ù‡ در هد٠تاسیس آن ذکر شده است: پس از جنگ جهانی دوم، ملت ما به نقش بی بدیل علم در Ø¯ÙØ§Ø¹ از کیان کشور Ù¾ÛŒ برد، این موسسه تاسیس Ù…ÛŒ شود تا از Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÙ‡Ø§ÛŒ علمی ØÙ…ایت کند…
«هیولایی Ú©Ù‡ رشد Ù…ÛŒ کند بی آنکه آسیبی به او وارد شود»، امروزه به صورت Ø¶ØØ§Ú©ÛŒ تجسم ÛŒØ§ÙØªÙ‡ Ú©Ù‡ من Ùˆ شمای نوعی غذای رشد او را ÙØ±Ø§Ù‡Ù… Ù…ÛŒ آوریم. پس Ú†Ù‡ سود از این ناله Ùˆ Ø§ÙØºØ§Ù†ØŸ
Ù¾ÛŒ نوشت: البته خیلی به خودت نگیر، به نظر من وضع در مورد ایرانییها ÙØ±Ù‚ Ù…ÛŒ کنه. ایرانییها واقعا هیچ کاری در کشور خوشون نمی تونن بکنن. ولی مثلا چینی ها، هندی ها یا ØØªÛŒ اروپایی ها (از اروپا هم نخبگان به امریکا مهاجرت Ù…ÛŒ کنند!!!) به خاطر ØØ±Øµ Ùˆ طمع زندگی بهتر به رشد این غول Ú©Ù…Ú© Ù…ÛŒ کنند!
Ú†ÛŒ نوشتم 🙂
آن “ØØ¶Ø±Øª عالی”‌ات را Ú©Ù‡ دیدم، آب‌گلوی‌ام را قورت دادم Ùˆ Ú¯ÙØªÙ… ببین Ú†Ù‡ نوشته‌ام Ú©Ù‡ این‌چنین پاسخ‌ای طلبیده! اما جدا از این نکته‌، من با ØØ±Ù‌ات کاملا مواÙق‌ام. در این تردیدی ندارم Ú©Ù‡ در قرن بیستم نیروی بازو کم‌تر اهمیت داشت تا دو قرن پیش. اگر آن‌ها دیگر اهمیت ندارند Ùˆ می‌توانند آزادانه بخرامند (Ùˆ گاهی هم اعتراض‌شان البته غیرمنتظره می‌شود) شاید Ùˆ Ùقط شاید به دلیل بی‌نیازی‌ی زورگویان Ùˆ ØµØ§ØØ¨Ø§Ù† قدرت از زور بازوی‌شان باشد. اما من به پایه‌های این امپراتوری می‌اندیشم Ùˆ این‌که اگر آن پایه‌ها قوی بنا نمی‌شد، اینک چنین مغرور بر زمین قدم برنمی‌داشت. امروزه روز بخش‌ای از زغال سنگ این امپراتوری را من Ùˆ تویی تامین می‌کنیم Ú©Ù‡ به طمع زندگی‌ی به‌تر Ùˆ آسایش بیش‌تر (Ùˆ بیش‌تر لذت بردن از علم‌ورزی‌مان) با اشتیاق به نزد Ø¶ØØ§Ú© می‌رویم. بله! ما برده‌های مدرن ØØ¶Ø±Ø§Øªâ€ŒØ§ÛŒÙ…. برده‌هایی بگویی نگویی خودخواسته ولی مجبور. دوست دارم تاکید کنم Ùˆ بگویم Ú©Ù‡ نمی‌خواهم خودمان را بری از گناه بدانم. نه! ما همه‌مان Ú©Ù… Ùˆ بیش مقصریم اما شاید کم‌تر از یک انسان عادی. ما مقصریم در آن ØØ¯ Ú©Ù‡ اگر کاوه بپا نمی‌خاست مقصر بود. اذعان دارم Ú©Ù… پیش می‌آید زندگی‌ات را ÙØ¯Ø§ÛŒ ضعیÙ‌شدن این غول بکنی Ùˆ ØØ§Ø¶Ø± باشی دیگر علم‌ورزی Ù†Ú©Ù†ÛŒ Ùˆ از آن‌چه Ùکر می‌کنی قدرت تو است چشم‌بپوشی. من با ØØ±Ù‌های‌ات مواÙق‌ام Ùˆ Ø®ÙˆØ´â€ŒØØ§Ù„‌ام Ú©Ù‡ پس از مدت‌ها دوباره کامنت‌ای از تو Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª کردم.
سلام
سال نو مبارك. سال خوبي داشته باشيد. مايل به تبادل لينك هستيد؟ اسم وبلاگ من عكاسي با سرعت بالا است.
آقا هنوز خوندن مطلب رو تموم نكردم تا بتونم اظهار نظر كنم… ÙØ¹Ù„ا اينو داشته باشين تا بعد 🙂
تموم نشد؟!
دیگر هیچ واکنش‌ای نبود؟!
یک تÙÙˆ بر امریکای جهان‌خوار می‌گوییم Ùˆ پرونده‌ی این پست را می‌بندیم! نبود؟! بستما …
نمی شه تا آخر Ø§Ù…ØªØØ§Ù†Ø§ معلق نگهش داری؟
نه والله! هنوز تموم نشده! الآنم باز نتونستم تمومش كنم! اما مي آم باز 🙂
خب ! به سلامتي تموم شد. كلي لذت و بهره برديم. خدا زياد كند.
خب!‌ خدا را شکر. (:
hey calm down buddy America is yet a nice place for Americans!!!!! Don’t forget a country is for its people not the others …