لکامت
خیلی Ú©Ù„ÛŒ می‌گویم: زندگی در بیش‌تر اوقات مثل Ùیلتر پایین‌گذر می‌ماند. Øرکات سریع Ùˆ رادیکال را Ù…ØÙˆ می‌کند. بعد از گذشت مدتی دیگر نمی‌توان تشخیص داد Ú†Ù‡ چیزی در کجا قرار گرÙته بود.
زندگی اما Ùقط Ùیلتری در Øوزه‌ی زمان نیست. این پدیده Ùیلتری در Ùضاهای دیگر نیز هست. مثلا Ùضای Ù…Ùاهیم. Ù…Ùاهیم در گذر زمان در هم‌آمیخته می‌شوند. اگر یک بابایی بیاید Ùˆ بگوید “غرب‌زدگی” یعنی این، چهل سال بعد دیگر دلیلی ندارد به همان معنا خوانش‌اش کنیم. اگر صد سال پیش غرب‌زدگی ارزش بود (Ú©Ù‡ بود آن شخص‌ای Ú©Ù‡ Ú¯Ùته بود از نوک سر تا ماتØت(!) آدم باید مدرن/غربی شود؟ تقی‌زاده؟)ØŒ چهل سال پیش به عنوان پدیده‌ی زشتی شناخته می‌شد Ùˆ دیروز به معنای یک شوخی در نظر گرÙته می‌شود. می‌بینید Ú©Ù‡ گستره‌ی به‌کارگیری‌ی این کلمه بیش از Øد تصور وسیع است.
Øال Ú©Ù…ÛŒ به کلمات اطراÙ‌تان نگاه کنید. کدام‌شان چنین گستره‌ای دارند؟ چند مثال می‌زنم: تقدس Ùˆ مقدس، انقلاب شکوه‌مند، Ùجر، جنگ تØمیلی، هاله، دانش‌گاهی، دانش‌جو، مدرک تØصیلی، گاو، انواع آلات جــنـــــســـی مرد Ùˆ زن Ùˆ غیره.
5 thoughts on “لکامت”
یه نظریۀ زبان شناسی هست Ú©Ù‡ میگه زبان هر ده سال یک بار یه تغییر اساسی میکنه به Ø´Ú©Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ اگه شما مثلا ده سال دیگه بر گردی ایران.چیزهایی هست Ú©Ù‡ ممکنه Ù†Ùهمی.نمونه اش اصطلاØاتی Ú©Ù‡ توی سریالی مثل شب های برره به کار برده میشه. این مطلب هم از این بابت قابل تÙسیر است.چرا Ú©Ù‡ در دوره های متناوب خیلی از کلمات رسما کاربردشون را از دست Ù…ÛŒ دن یا به قولی وجه Ú¯Ùتاری شون تغییر Ù…ÛŒ کنه. علاوه بر این هنجار های اجتماعی هم مرتب در Øال عوض شدن هستند.
Gharbzadegi was also a form of xenophobia. Salman Rushdie had a more imaginative way of narrating the clash of value systems in multi-cultural situations. Unfortunately he was wrongly accused of insulting Islam. But in truth he was just exposing the inner mental space of today’s fundamentalists who denounce the west but secretly admire it and have nothing better to offer.
ظاهراً آن کسی Ú©Ù‡ «نوک پا تا Ùرق سر» را Ú¯Ùته تقی‌زاده بوده Ùˆ نه «ملکم» خان. در ضمن برای شما شوخی است، اما برای خيلی‌ها هنوز جدی است Ùˆ اتهام Ùˆ Øتی جرم Ù…Øسوب می‌شود.
منظورت از گستره ی به کارگیری چیه؟
گستردگی معنی؟ Ù…Øدود نبودن تعریÙØŸ یا کاربرد؟
خیلی وقته،خیلی وقت… Ú©Ù‡ این لغتو غیر از از صداسیما
و رهبر گرامی از کس دیگه ای نشنیدم.
یا منظورت آداپته کردن Ùرهنگ کشوریه Ú©Ù‡ یه Ù†Ùر بهش
مهاجرت Ù…ÛŒ کنه یا برای مدت Ù…Øدود توش زندگی Ù…ÛŒ کنه؟
یا عوض شدن ارزشها Ùˆ عادات Ùˆ رÙتارهای اجتماعی Ùˆ شخصی؟
ممنون از همه به خاطر اطلاعات‌تان!
به نازنین: منظورم تقریبا همه‌ی آن‌ها بود چون همه‌شان به هم وابسته‌اند: گستره‌ی به کارگیری به معنای گستره‌ی معنا نیز هست Ùˆ گستره‌ی معنا به معنای گستره‌ی کاربرد. البته زیاد با “Ù…Øدود نبودن تعریٔ مواÙÙ‚ نیستم چون چندان بر این باور نیستم Ú©Ù‡ کلمات Ùˆ معانی تعری٠دارند – Øداقل بیش‌ترشان. در نتیجه نظرم به تطبیق دو Ùرهنگ Ùˆ غیره ربطی نداشت. Øالا جدی رهبر همین‌ها را می‌گوید؟ عجیب است!