Residence Assistant

Residence Assistant

دیگر تقریبا یادم رفته بود نه ماه کی‌ها نبود که با صدای نکره‌ی فلان همسایه‌مان بیدار نشده باشم. طرف دوست داشت خواننده‌ی اپرا شود و پیگیرانه تمرین می‌کرد. اوایل‌اش خوب است و تو هیجان‌زده‌ای که با صدای یک بعد-از-این۰خواننده بیدار شده‌ای، اما بعد از دو سه بار یواش یواش شک می‌کنی که آیا جدا لازم است از بیدارشدن‌ات خوش‌نود باشی یا نه و دیگر بعد از یکی دو ماه مطمئن می‌شوی که صدای‌اش را نمی‌خواهی تحت هر شرایطی -هر شرایطی یعنی هر شرایطی- و به هر عنوان بشنوی. به صدای‌اش حساسیت پیدا کرده بودم. طرف به اقتضای شغل‌اش (مثلا مسوول طبقه) همیشه در راه‌روها حضور به هم می‌رساند و پی‌گیرانه حرف می‌زد.
می‌دانی، تمرین‌اش Ú©Ù‡ معادل یک سر تا ته اپرا خواندن Ú©Ù‡ نبود. بود شاید شکرگزارش هم می‌بودیم. نه! درست مثل تمرین موسیقی یک آماتور -Ú©Ù‡ گیر می‌دهد به یک خط نت تا نحوه‌ی درست انگشت‌گذاری را بیابد- او هم گیر می‌داد به یک کلمه Ùˆ ول نمی‌کرد. فرض کنید Ù‡ÛŒ من تمرین نویسندگی بکنم Ùˆ بنویسم “ول نمی‌کرد، ول نمــی‌کرد، ول‌نمی‌کرد، ول نمیکرد، وووول نمی‌کرد، ولنمیکرد، ول نمی‌کرد” ول Ú©Ù† بابا جون، بی‌خیال شو!

آها … فراموش نکنیم: این بابا ویولون هم تمرین می‌کرد. Ùˆ خود دانی تمرین ویولون چیست.

7 thoughts on “Residence Assistant

  1. نمی شه یه پیشنهاد بهش بدید Ú©Ù‡ دیوارای اتاق تمرینش رو موکت کنه ØŸ به طرز چشم گیری به کاهش رد Ùˆ بدل صدا Ú©Ù…Ú© Ù…ÛŒ کنه …

  2. همه‌جا تمرین می‌کند. از زیر دوش اتاق‌اش گرفته تا آشپزخانه و اتاق نشیمن عمومی و راه‌روها!!! باید ساختار ساختمان را برای این بابا تغییر دهند.
    البته خوش‌بختانه من دیگر آن‌جا نیستم. (;

  3. خوبه … پس خودتون مسالمت آمیز حلش کردین :))

  4. به هاله: ممنون! (:
    به لنیوم: آره!‌ واقعا!
    به sigh: خیــلی!!!

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *