سندرم عشق‌های ناتمام

سندرم عشق‌های ناتمام

یکی از صحنه‌های دل‌خراش زندگی دیدن پسر Ùˆ دختری است Ú©Ù‡ در گوشه‌ای به دور از بقیه کنار هم نشسته‌اند Ùˆ هر دو ماتمِ “Ú†Ù‡ زنیم بر سر این عشق وجب ناکرده” گرفته‌اند.
نمی‌دانم چه شده است، اما مثلا یا هر دو هم را می‌خواهند و جربزه‌ی بیان ندارند یا این‌که آن می‌خواهد و این نمی‌طلبد و یا دریایی بی‌کران جلوی آتش عشق‌شان را گرفته است و خلاصه چیزی در همین وادی: سرزمین عشق‌های ناتمام.
مردمان این سرزمین را از این می‌شناسی که ساعت‌ها در همان گوشه می‌نشینند، چای‌ از دهن افتاده‌ای را این دست و آن دست می‌کنند؛ نه حرف می‌زنند نه لبخندی، نه دست‌ای بر گردن دیگری دارند و نه شوری در سر؛ یا به زمین نگاه می‌کنند یا به چهره‌ی دیگری -و نگاه به زمین محتمل‌تر است- و یاس چشمان‌شان است که میز و صندلی و گل و بوته و همه را خاکستری و تیره می‌کند.

8 thoughts on “سندرم عشق‌های ناتمام

  1. هنگامی Ú©Ù‡ می‏بينم Ú©Ù‡ عالی جناب، با آن همه مشغله فکری Ùˆ دل مشغولی روحانی، چه‏گونه به جوانان توجه نشان می‏دهند، وجودم را خشم فرا می‏گيرد Ú©Ù‡ چون است Ú©Ù‡ جهان به دروغ درهم آميخته Ùˆ بنديکت دروغين بر مسند امور تکيه زده…. بنديکت‏ای Ú©Ù‡ با هم‏تايان ديگر مسلک خود، عشق انسانی را گناه برمی‏شمارند Ùˆ باعث می‏شوند چای از دهان بيافتد Ùˆ کلمات مقدس از زبان خارج نشوند….
    Ù‡ÛŒ Ù‡ÛŒ Ù‡ÛŒ…..

  2. خوب! فکر می کنم ما از عنصر شهامت هم محروم هستیم. عادت کردیم کلیشه ای زندگی کنیم.

  3. احسنت به اين قلم زيبا!
    ولي به هر حال Ú†ÙŠ كارشون داري؟ شايد اون هورمون‌هايي كه ترشح‌شون تعبير به عشق مي‌شه در اون جوون‌هايي كه مي‌بيني به اين شكل بروز مي‌كنن….

  4. به آرش: آره؟! معلوم‌ه؟
    به ببه: دل‌خراش نیست؟ جوان‌های مردم Ùˆ … به جای این‌که کارهای به‌تر بکنند، دچار افسردگی‌ شده‌اند.
    به لرد بزرگ‌وار: لردا! خصلت و ذات جهان بر همین ناملایمت‌ها بنا شده است. از این جلبک‌زار گریزی نیست.
    به محمد: خب، عادت نکنیم! چرا عادت کرده‌ایم؟
    به یکی از آن چهار نفر: چرا بروز نمی‌دهند آخر؟ شفاف باشند. زندگی کنند. زانوی غم به بغل‌گرفتن‌شان دیگر چیست؟

  5. خوب معلوم‌ه که معلوم‌ه.
    تو این‌جور مواقع اولین چیزی Ú©Ù‡ یه سیگاری می‌کنه، یه نخ سیگار گیروندن Ùˆ خیره شدن به یه گوشه‌ای‌ه Ùˆ بعدش شاید “ساعت‌ها در همان گوشه می‌نشینند، چای‌ از دهن افتاده‌ای را این دست Ùˆ آن دست می‌کنند؛ نه حرف می‌زنند نه لبخندی، … یا به زمین نگاه می‌کنند یا به چهره‌ی دیگری”

    ممکن‌ه سیگار بکشی، ولی سیگاری نیستی 😉

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *