آتیش آتیش March 14, 2007 SoloGen Comments 9 comments چهارشنبه‌سوری‌ی پیشکی
به از زندگی: من هم! (: انÙجار چیه تو رو خدا! به لرد: یعنی این‌که مال سال *پیش* بود Ùˆ نه امسال. امسال دوربین‌ام را نبرده بودم.
بابا دوربین High Fidelity . بی اختیار یاد عکس های متعددی Ú©Ù‡ در اقصی نقاط ممالک Ú©Ùر ازم گرÙتی اÙتادم. یک پیشنهاد: یک چند تا از عکس هایی Ú©Ù‡ با هم گرÙتیم رو به یک مناسبتی بذار تو وبلاگت (مثلا روز جهانی کارگر ). بابا یک Ú©Ù… از علی ونکووری یا استاد اعظمت یا چرا راه دور بریم همین رامین خودمون یادبگیر.
من Ú©Ù‡ از ترس ته اتاق‌ام چسبیده بودم! خودمانیم، قدیم‌ها چهارشنبه‌سوری‌ها Ú©Ù„ÛŒ خوش می‌گذشت Ùˆ Øال‌وهوایی داشت. الان دیگر کسی به Ùکر آتش روشن‌کردن Ùˆ از روی‌اش پریدن نیست! اصلا به نظرم دیگر روز قشنگی نیست!
به Ù…Øمد: بله!‌ بله! ایده‌ی خوبی است! (; به لنیوم: انÙجارش را Øذ٠کنند، آتش‌اش را هم معقول،‌ خوب می‌شود!
من پسر اقاي طبايي هستم .اگر از اقاي قهرماني ادرسي داريد لطقا به ايميلم بÙرستيد
اخی ..بیچاره سولو ….دلت واسه اتیش بازی های ایران تنگ شده؟!!!
9 thoughts on “آتیش”
به به ! با این جور آتیشا مواÙقم 🙂
پسکیâ€Ø§Ø´ Ú†Ù‡ جوری بود؟
به از زندگی: من هم! (: انÙجار چیه تو رو خدا!
به لرد: یعنی این‌که مال سال *پیش* بود و نه امسال. امسال دوربین‌ام را نبرده بودم.
بابا دوربین High Fidelity . بی اختیار یاد عکس های متعددی Ú©Ù‡ در اقصی نقاط ممالک Ú©Ùر ازم گرÙتی اÙتادم.
یک پیشنهاد: یک چند تا از عکس هایی Ú©Ù‡ با هم گرÙتیم رو به یک مناسبتی بذار تو وبلاگت (مثلا روز جهانی کارگر ). بابا یک Ú©Ù… از علی ونکووری یا استاد اعظمت یا چرا راه دور بریم همین رامین خودمون یادبگیر.
من Ú©Ù‡ از ترس ته اتاق‌ام چسبیده بودم! خودمانیم، قدیم‌ها چهارشنبه‌سوری‌ها Ú©Ù„ÛŒ خوش می‌گذشت Ùˆ Øال‌وهوایی داشت. الان دیگر کسی به Ùکر آتش روشن‌کردن Ùˆ از روی‌اش پریدن نیست! اصلا به نظرم دیگر روز قشنگی نیست!
به Ù…Øمد: بله!‌ بله! ایده‌ی خوبی است! (;
به لنیوم: انÙجارش را Øذ٠کنند، آتش‌اش را هم معقول،‌ خوب می‌شود!
ای بابا…دیگه خوش نمی گذره
من پسر اقاي طبايي هستم .اگر از اقاي قهرماني ادرسي داريد لطقا به ايميلم بÙرستيد
اخی ..بیچاره سولو ….دلت واسه اتیش بازی های ایران تنگ شده؟!!!