بازگشت

بازگشت

در ایران‌ام،
تهران!
شهر خاکستری است و ابری.
همین!

چند نفری را دیده‌ام،
با چند نفری هم تلفنی صحبت کردم،
و راه‌های دیگر؛
از خیلی‌ها بی‌خبرم.

در ایران‌ام،
تهران.
وطن،
یا چیزی در همین حدود!

15 thoughts on “بازگشت

  1. ey baba. man taze in hafte dashtim miomadim velat shoma. gharar bood shoma to list didaniahe ma bashid k!!!

  2. ایران خوش بگذره ولی حالا که وطنی باید بدونی ضدخاطرات معنی نداره ! همه چیز براهه و مرتبه !

  3. خیلی خیلی خوش بگذره آقای نازنین. جای ما رو هم خالی Ú©Ù† وقتی از اون ذغال‌اخته‌های ناب می‌زنی توی رگ. 🙂

  4. حالا يه سوال: چه قدر تاثيري كه از سفرت گرفتي، با اون چيزي كه انتظار داشتي بگيري فرق داشت؟

  5. bah bah, khosh oomadi, sale noe ham mobarak bashe, omidvaram sale khoobi dashte bashi va taatilate norouzie khoobtar;)

  6. به همه: متشکرم از خیرمقدم‌تان! (:
    به لوا: ای بابا!
    به داریوش کبیر: اتفاقا به نظر می‌رسد بیش‌تر هم می‌طلبد آدم از ضدخاطرات بنویسد تا خاطرات … !
    به هادی: بله، احتمالا یک روزی در این هفته یا هفته‌ی بعد.
    به روزبه: هنوز زود است برای قضاوت، اما کمی فرق داشت در هر حال.

  7. Darius the Great(?!) is right: everything in Iran is in tune, but Iran is eclipsed by the war moon! So it’s better for you to escape from this country as soon as you can, or you’ll have to run for shelter!

    !And, I’d be happy if I could meet you in Tehran

    Respects
    Asosh

  8. ایران میمونی یا برمیگردی؟

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *