برگشت
پس از سÙری طولانی Ùˆ عبور از یک قاره Ùˆ گذر از یک اقیانوس Ùˆ پرواز بر Ùراز عرض قاره‌ای دیگر، خسته Ùˆ Ú©ÙˆÙته رسیدم به آن‌جایی Ú©Ù‡ یکی دو ماه پیش بودم.
گمان‌ام بعدا باید بیش‌تر راجع به تجربه‌های‌ام بنویسم. شاید هم نه.
اما Ùعلا از همه‌ی عوامل Ùˆ دست‌اندرکاران‌ای Ú©Ù‡ باعث شدند در این مدت به من خوش بگذرد متشکرم!
مرتبط: بازگشت
15 thoughts on “برگشت”
خوشØالم Ú©Ù‡ سÙر خوش گذشت Ùˆ به سلامت برگشتین به ولایت تون 🙂
خوب است كه سÙري مقبول داشته اي رÙيق. اما مطمئنا همانجايي كه چند وقت پيش بودي نيستي.
(: خوب و خوش و سلامت باشي!
به قاره‌ي آمريكا خوش اومدي!
رسیدن به‌خیر! 🙂
به “از زندگی”: ممنون! (: کاش می‌شد بیش‌تر می‌دیدم هم‌دیگر را.
به امضا: منظورم تنها از نظر مکان‌ای و آن هم با ساده‌گیری بود، وگرنه که تجربه‌های این چندوقت‌ام نادیدنی نیستند.
به رامین: ممنون! تو هم! (:
به روزبه: ای آقا … (;
به پسر Ùهمیده: متشکرم! (:
همیشه خوش باشی…رسیدن به خیر!!
welcome back!
متقابلا ما هم از شما ممنون هستیم! :)) (نکته داره ها!)
خوبه
همیشه خوش بگذره
همیشه خوش باشی، منتظر سÙرنامه Ù…ÛŒ مونیم
ما Ú©Ù‡ این بار هم چشم‌Ùمان به جمال‌Ùتان روشن نشد!
Ùقط امیدوارم (امّا راست‌اش نمی‌دانم چرا این امید را دارم، Ùˆ همین‌طور نمی‌دانم اصلاً چه‌کاره ام من!) Ú©Ù‡ با چیزهایی Ú©Ù‡ این بار در وطن دیده‌اید سودای دیگر به‌اش بازنگشتن به سرتان Ù†ÛŒÙتد!
قربونت. قابل نداشت :))
Øالا چرا کامنت دونی رو میبندی؟ قول میدیم Øر٠از خدا Ùˆ آمرزیدن Ùˆ اینها نزنیم!
خاطره ها و ضد خاطره ها که هنوز سر جاشونن.
به ماکان: خیلی ممنون!
به نگار: متشکرم! امیدوارم این‌جا هم خوش بگذرد. (; گرچه خوش‌گذرانی‌ی این سمت دنیا از جنس دیگری است.
به لنیوم: هممم … ما هم از شما متشکریم به طور ویژه! (:
به خاک: ممنون! (:
به Øاجی کنزینگتون: من هم دوست داشتم چنین کاری بکنم. هنوز هم دوست دارم. اما مطمئن نیستم نوشتم سÙرنامه -Ú©Ù‡ Ú©Ù…ÛŒ Ù†ÙŽÙس‌نامه هم خواهد شد- Ùˆ انتشارش در این‌جا به Ù†Ùع همه باشد.
به Asosh: دیگر سودای‌ بازگشت را Ùراموش کنم؟ نه! Ùکر نکنم چنین Øس‌ای ایجاد شده باشد. البته تغییراتی در ذهنیت‌ام ایجاد شد، اما هنوز آن‌قدر قاطع نیست Ú©Ù‡ بگویم دیگر پای‌ام را آن‌جا نخواهم گذاشت. بگذریم از این‌که در شرایط کنترل‌شده ایران چندان هم بد نمی‌گذرد. مخصوصا Ú©Ù‡ آخرها دیگر یاد گرÙته بودم باید Ú†Ù‡ کنم.
به بایا: (;
به گیوتین: خب! از Ú†Ù‡ چیز دیگری می‌شد Ú¯Ùت؟