از چهارشنبه‌سوری‌هایی که می‌گذرند
بعد معمولا این‌گونه است Ú©Ù‡ چهارشنبه‌سوری‌های شهرمان زمهریر است. یعنی اگر قوت سنت‌ها نبود، کم‌تر آدم عاقل Ùˆ Øتی مشنگی‌ای Øاضر می‌شد بیش از بیست دقیقه در آن سرما بر روی Øجم سرد٠بر٠بیاستد. Ú¯Ùتم که، آتش آن‌قدر Ú©ÙˆÚ†Ú© است Ùˆ جمعیت آن‌چنان پرتراکم Ú©Ù‡ Ùکر گرمای آتش را هم نباید کرد.
امسال اما هوا خوب بود. یعنی مثبت Ûµ درجه‌ی سانتیگراد بود مثلا. گرم است دیگر. پارسال منÙÛŒ Û²Û° بود. سال‌های پیش هم به‌تر نبود. گرمایش زمین دارد این‌جا را می‌کند بهشت. پول داشتم، زمین می‌گرÙتم Ùˆ زیر چتر Ø¢Ùتا‌ب‌گیر منتظر بالا آمدن دریاها می‌نشستم.
من چهارشنبه‌سوری‌های دانش‌گاه‌مان را دوست ندارم. Øوصله‌ام سر می‌رود. سال به سال هم کم‌تر آدم‌ها را می‌شناسم. اما همیشه نیم ساعت هم Ú©Ù‡ شده می‌روم. سنت است دیگر، من هم سنتی!
پارسال سرد بود، Ú©Ùش‌های من هم بی‌بنیه. بازگشتم دانش‌گاه پای‌ام بی‌Øس بود. نیم ساعت گذاشتم روی شوÙاژ‌ بماند تا دوباره خون بدود داخل رگ‌های‌اش. از این Ù„Øاظ، چهارشنبه سوری‌ی بی‌خودی بود. مثل بیش‌تر چهارشنبه‌سوری‌های دیگر. اما عوض‌اش کیک سیب گرÙتم Ùˆ خوردم. نه یک بار Ú©Ù‡ دو بار. آن موقع نمی‌Ùهمدیم آن کیک Ú†Ù‡ اهمیت‌ای دارد. چند ماه طول کشید تا مزه‌اش را درست بچشم، اما بالاخره چشیدم.
امسال اگر چهارشنبه‌سوری رÙتم دیگر به امید کیک نبود. به عشق سنت‌ها بود. گیریم Ú©Ù‡ نه رقصیدن به نوای «سوسن‌خانم» سنت است Ùˆ نه عکس یادگاری‌گرÙتن با آتش! اما Ú†Ù‡ می‌شود کرد؟ سنت‌های قوی Ùˆ من٠سنتی!
7 thoughts on “از چهارشنبه‌سوری‌هایی Ú©Ù‡ می‌گذرند”
اینکه هوای اونجا اونقدر سرده منو خیلی می ترسونه / امیدورارم زندگی لااقل خیلی سخت نباشه !
من امروز Ú©Ù‡ اومدم اینجا رو باز کنم دیدم Ùیلتر شده / Øالا مطمئن نیستم Ú©Ù‡ از اشکالات روزمره Ùˆ قاطی پاتی های اینان باشد Ùˆ موقت / یا اینکه Ùیلتر کرده اند اینجا را هم !
به هر Øال اول صبØÛŒ / شب بعد از چهارشنبه سوری / اینان هم سور دادند به ما Ùیلتر کردند اینجا را !
اول صبØÛŒ لذتی بردیم با خوندن این متن شما.
به خدا قسم…
سلام , داداش چرا Ùیلتر شدی ØŸ!
نکنه ترقه زیر پای کسی ترکوندی؟!
یک سوال نیمه ÙÙ†ÛŒ! شما بعد از چهارشنبه سوری Ù…ÛŒ ری دانشگاه؟؟؟؟ !!! Ùکر کنم Ùقط این کار از عهده خودت شاخته است 🙂
به رها: زندگی هر جایی سختی‌های خاص خودش را دارد. سرمای هوا هم یکی از سختی‌های این‌جاست Ùˆ اتÙاقا بدترین‌اش نیست.
در مورد Ùیـلتر: ممنون Ú©Ù‡ خبر دادید. شما از Ú†Ù‡ ISPای استÙاده می‌کنید؟
به روزبه: خدا پشت و پناه‌ات جوان!
به blikebright: ما آسته می‌رÙتیم Ùˆ آسته می‌آمدیم، نمی‌دونیم Ú†ÛŒ شد این‌طوری شد. شما از Ú†Ù‡ ISPای استÙاده می‌کنید؟
به Mahsa: سر به سرم می‌گذاری‌ها! اما برای Ø´ÙاÙ‌سازی Ùˆ غیره بگویم Ú©Ù‡ دانش‌گاه سر راه بود Ùˆ وسایل‌ام آن‌جا بود.
سلام Ùˆ اسم ISP Ú©Ù‡ ازش استÙاده Ù…ÛŒ کنم
اندیشه سبز خزر هستش
به blikebright: خیلی ممنون. (: