منوچهر نوذری
یک کهن‌خاطره‌ی دوست‌داشتنی‌ی من از دوران کودکی‌ام، شب جمعه‌هایی بود Ú©Ù‡ بر مبل‌ای می‌نشستم Ùˆ روی خودم پتویی می‌انداختم Ùˆ چای شاید در دست می‌گرÙتم Ùˆ با همه‌ی اعضای خانواده مسابقه‌ی Ù‡Ùته می‌دیدم: مسابقه‌ای بس دوست‌داشتنی برای من – Ùˆ به گمان‌ام یکی از معدود مسابقه‌هایی Ú©Ù‡ واقعا خوب بود. بعد از اجراهایی Ú©Ù‡ او داشت، دیگر مسابقه‌های تلویزیونی را نمی‌بینم.
خاطره‌ی دیگر، برنامه‌ی ØµØ¨Ø Ø¬Ù…Ø¹Ù‡ با شما بود. جمعه صبØ‌ها تنها زمانی بود Ú©Ù‡ همه با هم صبØانه می‌خوردیم Ùˆ من همیشه سعی می‌کردم پیش از شروع اجباری‌ی مشق‌نوشتن‌ها آن برنامه‌ی رادیویی را تا آخرین Ù„Øظه‌اش بشنوم Ùˆ این آخرین Ù„Øظه‌اش هم خوش‌بختانه خیلی زود نمی‌آمد Ùˆ مرا Ù„Øظه Ù„Øظه شاد Ùˆ شادتر می‌کرد.
یک‌بار (یا شاید دو بار) هم تئاترهای‌اش را دیدم. سیاه‌بازی‌های خنده‌دار و دوست‌داشتنی‌اش را. تئاتر گلریز بود یا بولینگ عبدو یا کجا؟ یادم نمی‌آید.
خلاصه همه‌ی این‌ها این‌که منوچهر نوذری دیگر پیش ما نیست Ùˆ نمی‌تواند برنامه‌ی جدیدی برای‌مان بریزد. او مرا خیلی سرگرم کرد Ùˆ مطمئن‌ام Ú©Ù‡ خیلی‌های دیگر را نیز. شاید بتوانم بگویم Ú©Ù‡ مجری‌ی مورد علاقه‌ی من همو بود Ùˆ Øتی طنزپرداز دوست داشتنی‌ام. چند وقت پیش Ú©Ù‡ خبر بیماری‌اش را شنیدم ناراØت شدم Ùˆ از خودم پرسیدم Ú©Ù‡ باقی می‌ماند یا نه. گویا وقتی این خبرها به بیرون درز می‌کند Ú©Ù‡ دیگر شانس‌ای برای کس‌ای نمانده است. متاسÙÙ… … Øی٠که از دست‌اش دادیم (این روزها اما گویا دیگر شمار از دست رÙتگان بی‌کران می‌نماید) اما می‌دانم Ú©Ù‡ خاطرات شیرین‌ای را در ذهن خیلی‌های‌مان جای داده است. روØ‌اش شاد! (:
راستی ما Ú©Ù‡ این همه آدم از دست می‌دهیم، آیا کس‌ای را نیز به دست می‌آوریم؟ می‌شود تولد کسانی را جشن گرÙت Ú©Ù‡ سال‌ها بعد قرار است بشنوند منوچهر نوذری‌‌ها، اØمد شاملو‌ها، خبرنگاران از دست رÙته، زهرا کاظمی‌ها Ùˆ پدران Ùˆ مادران Ùˆ برادران Ùˆ خواهران Ùˆ دوستان‌مان؟! می‌توانیم آن‌ها را جای‌گزین خاطرات‌مان بکنیم؟ بچه‌ای Ú©Ù‡ امروز به دنیا می‌آید بشود خاطره‌ی دوران کودکی‌ی ما؟ نمی‌دانم … Ùکر نکنم بشود. شاید پیری همین باشد: آدم‌ها می‌آیند Ùˆ می‌روند اما آدم‌ها قلاب نگاه‌شان را Ùقط به پنجره‌ای Ùانی Ùˆ Ú©ÙˆÚ†Ú© از زمان گیر می‌دهند. این را هم ول‌اش Ú©Ù†! بگذریم … منوچهر نوذری خیلی‌ها را شاد کرد، مگر نه؟ همین کاÙÛŒ است!
10 thoughts on “منوچهر نوذری”
چقدر خاطرات Ù…ÛŒ تونن شبیه باشن.من هم خیلی از دیدن مسابقه Ù‡Ùته، ØµØ¨Ø Ø¬Ù…Ø¹Ù‡ با شما Ùˆ تاترهای نوذری لذت میبردم .ولی مطمینم Ú©Ù‡ باز هم هنرمندای توانا خواهیم داشت.
من هر دو این برنامه ها را کم و بیش دیده و شنیدم ولی راستش از هیچ کدوم اونقدر ها هم خوشم نمی اومد.
طنز مرØوم Ú¯Ù„ آقا را ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ù…ÛŒ دادم.
خدا نوذری را رØمت کند ولی من به طور Ú©Ù„ÛŒ از Ùرهنگ مجری گری هم توی تلویزیون ایران زیاد خوشم نمی آد.
من از گل‌اقا هم خوش‌ام می‌آمد. از Ù‡Ùته‌نامه‌اش بیش‌تر Ùˆ سال‌نامه‌های‌اش. گرچه دیگر بعد از مدتی نمی‌گرÙتم. Ùکر می‌کنم هر کدام‌شان در جای خودشان مخاطبان خود را داشتند.
راستی یکمی بیاییم از زنده‌ها تعری٠کنیم، چطور است؟!
سولو آدم‌ها با هنرمندهاي زمان خودشان زندگي مي‌کنند. آنهايي Ú©Ù‡ در بچگي من Ùˆ ترا ØµØ¨Ø Ø¬Ù…Ø¹Ù‡ پاي راديو Ù†Ú¯Ù‡ مي‌داشتند براي ما با هيچ کس جايگزين نمي شوند، همانطور Ú©Ù‡ براي بچه‌هاي امروز هنرمندان ديگري هستند Ú©Ù‡ چنين مي‌کنند.
يادش گرامي. در مورد زنده‌ها هم مواÙقم! بيا از من Øر٠بزن((:‌هم هنرمندم (ÙوتوگراÙÙŠ مي‌کنم!) هم زندم Ùعلا((:
🙂 من هم با تمام این چیزهایی Ú©Ù‡ Ú¯Ùتی مواÙقم! مسابقه‌ی Ù‡Ùته، ØµØ¨Ø Ø¬Ù…Ø¹Ù‡ با شما Ùˆ …
سولوژن عزیز از این Ú©Ù‡ وبلاگم را خواندی Ùˆ نظر دادی خیلی ممنونم. Ùکر Ù…ÛŒ کنم نسل ما خاطرات خوشی از منوچهر نوذری دارد. Ú†Ù‡ پنج شنبه شب هایی Ú©Ù‡ مسابقه¬ی Ù‡Ùته را با لذت نگاه Ù…ÛŒ کردیم. گاهی از خودم Ù…ÛŒ پرسم آیا نسل ما هم آن همه ستاره خواهد داشت؟ آیا ما هم اØمد شاملوی دیگری را خواهیم دید؟ نمی دانم، اما امیدوارم در این شرایط Øساس عقبگرد تاریخی نکنیم….
هنرمندهای زنده داریم اما اونایی که من میشناسم آرزوی مرگ دارند نمیدونم شاید از آب و هوای ایران
آره خيلي هامونو شاد کرد، روØØ´ شاد 🙂
mail boxet pore solo!khalish kon!!
جالبه با این Ú©Ù‡ خیلی پیرتری ØŒ ولی خاطره هات ازش شبیه مال منه 😉