گاو Øساس
طر٠آدم خیلی خوبی است. مثلا به اندازه‌ی پنج‌تا. بعد آدم‌ها به اندازه‌ی پانزده‌‌تا از خوبی‌های‌اش Øر٠می‌زنند.
واکنش آدم‌ها در این مورد دوگونه است:
۱-یک دسته به اندازه‌ی پانزده‌تا از او خوش‌شان می‌آیند.
Û²-یک دسته نسبت به آن شخص Øساسیت پیدا می‌کنند.
این را Ú©Ù‡ پایداری ÛŒ نقاط تعادل این سیستم کجاست نمی‌توانم دقیق مشخص کنم. بستگی به سیستم دارد. گاهی اÙراد از یک دسته به دسته‌ی دیگر می‌روند (یعنی آن نقاط تعادل الزاما ناپایدارند. به‌تر است به جای نقطه‌ی تعادل از نواØی‌ی جذب یک سیستم آشوبی صØبت کنیم. یا مثلا اگر دل‌مان خواست از همان Ù…Ùاهیم پیشین بهره ببریم لازم است نویز به سیستم اضاÙÙ‡ کنیم Ùˆ شانس Ùرار از نقطه‌ی تعادل پایدار سیستم nominal را به سیستم جدید بدهیم. اممم … بگذریم!). مثلا همین می‌شود Ú©Ù‡ ابتدا مردم Ùکر می‌کنند اتÙاق‌ای مقدس Ùˆ بسیار باارزش است اما بعد از گذشت ده بیست سال از تقدس‌اش جوک می‌سازند. بعضی وقت‌ها این اتÙاق در شش ماه می‌اÙتد. گاهی هم هیچ‌کس‌ای در دسته‌ی دو قرار نمی‌گیرد. در این صورت به آن جامعه می‌گوند گاو (Ùˆ گاهی هم گله‌ی بز).
باور کنید نمی‌گویم گاوبودن بد است. معمولا راØت‌تر است. چون Øساسیت داشتن به چیزی معمولا خوش‌آیند نیست. اما جدیدا از خداوند خواسته‌ام اجازه دهد Øساسیت داشته باشم تا گاو باشم. اما به هر Øال نمی‌توان همیشه هم گاو نبود. (;
6 thoughts on “گاو Øساس”
اما من Ù†Ùهمیدم بالاخره من گاو هستم یا نه ! خیلی سوال گاومآبانه ای کردم؟
ba in ghesmate harfe shoma moafegham ke gav bodan rahat tar ast.ama hamishe ham nemishavad gav bod.yani man ke natvanestam
Great!!!!!!!!!!
مسألهâ€ÛŒ اساسی اين است Ú©Ù‡ گاو Ú†Ù‡ کسی باشيم؟ مثلاً ÙŠÚ© بابايی بود Ú©Ù‡ ادعا Ù…ÛŒâ€Ú©Ø±Ø¯ “من گاااااوم…. من گاااو مش Øسنâ€Ø§Ù……”
از آن جا Ú©Ù‡ رامين به صراÙت نوشتن کتاب دستهâ€Ø¬Ù…عی در ويکی اÙتاده، پيشنهاد Ù…ÛŒâ€Ú©Ù†Ù… کتابâ€Ø§ÛŒ در Ùوايد گاو بودن بنويسيم!
ببخشيد من جزءان ادمهايي!هستم كه از اون ادمهاي ديگه(خوب)!به اندازه 15 تا “تعرئمي كنند.من جزءكدام دسته هستم؟تعري٠سيستم شما مشكل دارد.اصلا سيستم نيست.ادمهايي مثل من راناديده گرÙته ايدبه رسميت نشناخته ايد.يا اونهايي كه خوبند(عناصر اوليه).اين مجموعه با تمام ادمهاش Ùˆ عملكردش باز هم بيشتر شبيه يك Ùرايند تصادÙيست.بايد ابتدا تابع اØتمالش را بشناسيم تا تكليÙمان با اون Ùˆ خودمان روشن شودو براي بهبودش راهي پيدا كنيم(ادمهايي مثل من را ادم كنيم).براي شناختش Øتما بايد راهي وجود داشته باشد Øتي اگه تابع توزيعش را هوشمندانه عوض كند.(من نااميد نمي شوم پس هستم).
يك چيز را نميدانم من هم شانس دارم گاو شوم يا Ù„Øظه اي گاو نباشم.
واژه را بايد شست. واژه اي كه وبلاگتون را تصادÙÙŠ ديد
اه! من Ùکر کردم ÙˆØ§Ø¶Ø Ø§Ø³Øª دیگر!
در ضمن چطور می‌گویید این سیستم مشکل دارد یا سیستم نیست Ùˆ غیره؟! هر چیزی Ú©Ù‡ دورش را خط بکشیم Ùˆ بگوییم می‌خواهیم این را بررسی کنیم می‌شود سیستم. Øالا این سیستم ممکن است ورودی داشته باشد Ùˆ رÙتارش نیاز به دانستن ورودی‌ها داشته باشد Ùˆ یا ممکن است خودبسنده باشد.