Øریم خصوصی
این طر٠میز نشسته بود Ùˆ روبروی‌اش هم قاب عکس خاتم‌کاری‌شده‌ای را گذاشته بود. جلوی‌اش بشقاب خالی‌ی غذا بود Ú©Ù‡ ته‌مانده‌هایی نیز ته‌اش مانده بود، آن طر٠هم یک لیوان نصÙÙ‡ نیمه‌ی آب کنار عکس.
یکی دو دقیقه از غذاخوردن نگذشته بود Ú©Ù‡ شروع کرد Ú©Ù…ÛŒ این طر٠و آن طر٠را نگاه کردن Ùˆ بعد مستقیم به عکس زل زد Ùˆ ناگهان به پیش خم شد Ùˆ دست‌اش را دراز کرده Ùˆ قاب را سریع نیم دور چرخاند. دوباره به عقب بازگشت، به صندلی تکیه داد Ùˆ با خیال راØت انگشت‌اش را کرد توی دهان Ùˆ با ناخن تکه غذایی را از بین دو دندان‌اش کشید بیرون.
مک‌مک‌ای زد Ùˆ مطمئن Ú©Ù‡ شد هیچ تکه‌ای جایی بین دندان‌ها گیر نکرده است، انگشت‌اش را با Øوصله با دستمال‌ای پاک کرد، دوباره رو به جلو خم شد Ùˆ قاب را به Øال اول برگرداند Ùˆ در همین بین لبخند Ú¯Ù„ Ùˆ گشادی زد Ùˆ Ú¯Ùت «مرا ببخشید یک دقیقه نبودم!».
15 thoughts on “Øریم خصوصی”
:O :O 🙂
هوووم! به Ùکر Ùرو همی رÙتیم :دی
قاب عکس را به طر٠خودش برگرداند؟
اگه اینطوری پس توی قاب چیز خوردنی‌ای یا خوش‌مزه‌ای بوده… دسری چیزی…
اگه اونطر٠چرخاند پس توی قاب یک خانمی توش بوده Ú©Ù‡ همیشه می‌گÙته دست‌ات را جلوی غریبه توی دهن‌ات Ù†Ú©Ù† غذا در بیار!
به بوگی: (;
به روزبه: (:
به رامین: چون نوشته بود Ú©Ù‡ اول به عکس زل زد بعد آن را چرخاند، پس همان دومی Ú©Ù‡ می‌گویی به Øقیقت نزدیک‌تر است!!!
نه. ظاهرن بايد از اين آيكون استÙاده مي كردم 🙁 Ùكر كنم اين يه كم واقعي تره
به بوگی: نمی‌دونم … شاید ØÙ‚ با شما باشد.
Ù…Ú¯Ù‡ عكس نمي تونه عكس يه چيز خوردني يا خوشمزه باشه؟اصلا يه اينه مي تونه تو يه قاب عكس جا گرÙته باشه.وقتي به اون سمت بود عكس خانم روبرو اÙتاده بود توش.وقتي برگردوند هم عكس خودش.خنده
به سولو: آها نکته هندسی داشت! 180 درجه‌اش کامل بود.
به تبسم: خوش‌بختانه راه‌های تÙسیر باز است. (: شاید همین باشد Ú©Ù‡ می‌گویید.
به رامین: در همان راستای Ú¯Ùته‌ی رییس جمهور مردمی: «من مهندسم Ùˆ می‌تونم هندسه‌بازی کنم. زاویه‌ها رو درست در می‌آرم Ùˆ … !».
البته بگذریم از این‌که اگر کس‌ای به‌ام بگوید مهندس نه تنها هیچ شعÙ‌ای در من ایجاد نمی‌شود، بلکه یکمی هم به‌ام برمی‌خورد.
شاید هم هری پاتر زیاد خوانده بوده!
لرد بزرگ‌وار،
توصی٠شما به Øقیقت نزدیک‌تر از Øقیقت به خود Øقیقت بود! (;
مقصود دل عاشق شیدا همه او دان / مطلوب دل وامق Ùˆ عذرا همه او دان *** بینایی هر دیده ÛŒ بینا همه او بین / زیبایی هر چهره ÛŒ زیبا همه او دان *** یاره ده Ù…Øنت زده مشناس جز او کس / در دیده ÛŒ هر دلشده پیدا همه او دان == عراقی همدانی
خب بالاخره مواÙÙ‚ÛŒ با این Øرکات یا نه؟
🙂