نه فیس‌بوک، نه گودر، لینک مستقیمِ بلاگر

نه فیس‌بوک، نه گودر، لینک مستقیمِ بلاگر

ابتدا از همه تشکر می‌کنم بابت وقت‌ای که گذاشتید و کامنت‌هایی که بر پست پیش نوشتید و نامه‌هایی که برای‌ام فرستادید. دیدن نزدیک به ۳۰ کامنت و دریافت پنج شش نامه از خوانندگان این‌جا بسیار لذت‌بخش است و مرا یاد «عصر طلایی» کامنت‌ها -که برای وبلاگ‌ها همان دو سال پیش است- می‌اندازد. حتی جالب این‌که یکی از دوستان، ایوب، لطف کرد و آمار کامنت‌های سال‌های قبل‌تر را هم در آورد! دم همه‌تان گرم! (سولوژنِ جاهل‌مسلک)

همه‌ی کامنت‌ها را خواندم. نکته‌ی جالب و البته کمی تاسف‌برانگیز این‌که بیش‌تر کامنت‌ها از خارج‌نشینان است و فقط حدود ۱۵ درصد کامنت‌ها از ایران‌نشینان بوده است. البته چنین موضوع‌ای با توجه به فیلتربودن ضدخاطرات دور از ذهن هم نیست.

سعی کردم دلایل‌ای را که برای کم‌تر کامنت‌گذاشتن برشمردید خلاصه کنم. بیش‌تری‌ها به پدیده‌ی «گودر» اشاره کردند. در ضمن اشاره شد -مخصوصا از طرف ایران‌نشینان- که فیلترینگ چون کاتالیزوری تاثیر گودر را دو چندان می‌کند. توضیح معقول‌ای می‌نماید.

علاه بر این، چند نفری نیز به فیس‌بوک اشاره کردند. در ضمن دو سه نفر نیز گفتند که بعضی از پست‌های اخیر این وبلاگ کامنت‌خواه نیست. در واقع مردم چیزی ندارند که بگویند جز «عجب!».

در ضمن گفته شد که شاید هیجان وبلاگ‌نویسی و کامنت‌گذاری این روزها کم‌تر شده است. اگر چند سال پیش همه چیز تازه بود، الان دیگر نیست. به انتخابات نیز اشاره شد و این‌که این روزها اینترنت بیش‌تر برای خبررسانی استفاده می‌شود و حوصله‌ی بحث و غیره کم‌تر شده. در نهایت بحث‌هایی هم شد که چگونه می‌توان وبلاگ‌نویسی را سازگارتر با دیگر شبکه‌های اجتماعی کرد، اما به نظرم هنوز راه‌حل مطلوب‌ای برای چنین کاری وجود ندارد.

جمع‌بندی‌ی کلی‌ی من این است که کارکرد وبلاگ در فضای اینترنت فارسی‌زبان‌ها تغییر کرده است. اگر سال‌های پیش وبلاگ مهم‌ترین و تقریبا تنها شبکه‌ی اجتماعی آن‌لاین ایرانیان بود که امکان بحث و گفت‌و‌گو را فراهم می‌کرد، دیگر چنین جای‌گاه‌ای ندارد. شبکه‌های جدید (فیس‌بوک)، شیوه‌های تازه‌ی دست‌رسی به اطلاعات (فیس‌بوک) و فشارهای محیطی (فیلترینگ) گونه‌ای تازه از کاربر اینترنتی را خلق کرده که تمرکزشان بر فعالیت مستمر در فضای وبلاگی و بحث‌های کامنتی نیست.

کاری که من می‌توانم بکنم بر دو نوع است: (۱)‌ مشکل فیلترینگ ضدخاطرات را حل کنم و (۲)‌ ضدخاطرات را «سازگارتر» با این فضای جدید بکنم.

و در نهایت حدیث/شعار روز از سَربلاگر دوم آندره مالرو: «نه فیس‌بوک، نه گودر، لینک مستقیمِ بلاگر»
[صدایی از میان جمعیت] «نه بلاگ‌رولینگ، نه بلاگر، لینک مستقیم به گودر»
[جمع اعتراض می‌کند و تکرارگویان می‌گوید] «نه فیس‌بوک، نه گودر، لینک مستقیمِ بلاگر»

تکمیلی: به چند نمونه از نوشته‌های دیگران درباره‌ی رکود وبلاگستان فارسی: ده دلیل برای رکود وبلاگستان از یک‌پزشک؛ بلوغ وبلاگستان فارسی از یک وجب خاک اینترنت؛ درباره‌ افول محبوبیت وبلاگنویسی نزد ایرانیها از وبلاگوار؛ رکود در وبلاگستان فارسی فارسی: خطای دید از کاتالاکسی [نوشته‌ی مرتبط و جالب‌ای دیدید، خبرم کنید.]

10 thoughts on “نه فیس‌بوک، نه گودر، لینک مستقیمِ بلاگر

  1. با شعار مخصوص اش بخوان:

    فیسبوک! ماشالله! فیسبوک! ماشالله! فیسبوک! ماشالله!

  2. کاری که من خودم می کنم این است که بعد از پست کردن یک مطلب در گودر خودم اون رو شیر میکنم تا اگر کسی خواست کامنت بذاره بتونه. حداقل اینطوری دوستانی که در گودر دارم اگر چیزی به ذهنشون برسه میتونن همونجا بگن.

    البته ایکاش گودر این رو تغییر بده. به این صورت که بشه روی هر پست از وبلاگ مستقل از شیر شدنش به جز لایک زدن، کامنت هم داد.

  3. این یادداشتتون خیلی برای من جالب بود. دلایل کم شدن کامنت. منطقی هم به نظر می اد دلیلها. ممنون که با لینکی که به وبلاگم دادین باعث شدین متوجه شم همیچین مطلب جالبی نوشته شده.

  4. آقا من این شعار رو نمیفهمم، شما کلا یه لطفی بکن هر دفعه یه پست میزاری اینجا، تو فیس بوک یه ندا بده

  5. به رامین: (:

    به زهره: ایده‌ی خوبی‌ست. چنین می‌کنم از این پس. اما مشکل این است که من زیاد اهل دنبال‌کردن و دنبال‌شدن در گودر نیستم. یعنی حتی همه‌ی دوستان‌ام هم در آن‌جا نیستند.

    به شادی: (:

    به فرزاد: سعی می‌کنم لینک کنم. اما راه به‌تر و راحت‌تر این است که مشترک فید وبلاگ بشوی.

  6. سلام D:
    بلاگ خوان هایش هستند.
    این جا را از فیلتر به در آورید.
    همه چیز ردیف می شود.
    به امید روزی که گودر وَربیفتد افتادنی.  

  7. جدی منم جدیا تو فیس بوک بیشتر میرم تا وبلاگ بخونم . شاید علتش علاقه به خوندن نوشته های کوتاه تا بیشتر خوندن باشه ….با اینحال وبلاگ ها جای خودشو دارن

  8. راستی چند روز پیش با یکی از دوستام صحبت می کردم و بحث به وبلاگ خوانی وقت گذرانی در اینترنت کشید مهسا گفت من از گوگل ریدر استفاده می کنم و دوستمان گفت آره گودر خیلی وقت می گیره. همین لحظه بود که من پرسیدم گودر چیست و گفت همان گوگل ریدر است و به خلاصه می گن گودر. آقا گویی کشف بزرگی کرده باشم برق از سرم پرید و از هوش برفتم(: من تا آن روز نمی دانستم گودر همان گوگل ریدر است و گمان می کردم تکنولوژی وبلاگ خوانی به جاهای باریک کشیده و من خبر نداشتم. (:

  9. Sologen 🙂
    Khoondane webloget ehsase kheili khoobi behem dad.
    Aslan too fekre comment gozashtan naboodam ama bad yade poste ghablit oftadam ke neveshte bood commentaye khanandegan barat hanooz moheme.
    Kheili jalebe ke in hame vaght gozashte ama Farsi e to be hamoon salihi ke bood hast o neveshtehatam be hamoon tazegi.
    Man Farsim kheili maayeye sharm shode o age gharar bood weblog benevisam ham dige nemidoonam chi mineveshtam. kheili vaghte hich weblogi ro nemikhoonam.
    Age yadam bemoone bazam shoroo mikonam be webloget sar mizanam.
    P.S. Banafsheh from Noorafkan 🙂

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *