هاله Ø³ØØ§Ø¨ÛŒ
…
…
ØØ³ÛŒÙ† درخشان آدم عجیبی‌ست. خیلی‌ها هم به همین خاطر دوست‌اش ندارند. عجیب‌بودن ØØ³ÛŒÙ† البته هیچ‌وقت پاستوریزه Ùˆ بی‌خطر نبوده است. خیلی‌ها را ممکن است از خود براند، Ú©Ù„ÛŒ دشمن بتراشد یا ØØªÛŒ خودش را توی بد مخمصه‌ای بیاندازد. مثل ØØ§Ù„ا. اما از طرÙÛŒ این عجیب‌بودن‌اش ÙØ§ÛŒØ¯Ù‡â€ŒÙ‡Ø§ÛŒÛŒ هم برای‌اش داشته است. یک زمان‌ای Hoder برای خودش در وبلاگ‌شهر (یا سپهر وبلاگ‌ها، وبلاگ‌ستان یا اصلا وبلاگ‌آباد) بر Ùˆ بیایی داشت. نه Ùقط این‌که اولین راه‌نمایی وبلاگ‌نویسی را ترجمه کرد Ùˆ جزو اولین وبلاگ‌نویسان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒâ€ŒØ²Ø¨Ø§Ù† بود. نه! بلکه خط می‌داد. شیوه‌ی وبلاگ‌نویسی تعیین می‌کرد. توی دهن این دولت Ùˆ آن دولت می‌زد. Ùˆ Ú©Ù„ÛŒ آدم هم پشت‌اش نماز می‌خواندند.
خب، البته این کارش خیلی‌ها را خوش نمی‌آمد. آخر سر هم گیر کسان‌ای Ø§ÙØªØ§Ø¯ Ú©Ù‡ هم خوش‌شان نیامده بود Ùˆ هم زورشان می‌رسید Ú©Ù‡ Ù†Ø§Ø±Ø§ØØªÛŒâ€ŒØ´Ø§Ù† را ابراز کنند Ùˆ آن هم ابرازکردنی. چند وقت پیش Ú©Ù‡ ØµØØ¨Øª از اعدام‌اش می‌شد، الان هم Ú©Ù‡ Ø¨ØØ« از Û±Û¹ سال زندان است.
ØØ³ÛŒÙ† درخشان را سال‌هاست دورادور می‌شناسم. پیش از دوران وبلاگ‌نویسی. از شبکه‌ی ماورا Ùˆ Ú©Ù…ÛŒ پیش از دوره‌ی خاتمی. Ùˆ خنده‌دار این‌که خاطره‌ام هم از او ماجرای بند ساعت است. ماجرا از این قرار بود Ú©Ù‡ شبکه‌ی ماورا قیمت‌های‌ اشتراک‌اش را بالا برده بود، اعضا هم شروع کرده بودند به اعتراض. ØØ³ÛŒÙ† -Ú©Ù‡ از اعضای قدیمی‌ی ماورا بود- در آمد Ú©Ù‡ «آی بچه سوسول‌های ماورایی! هزینه‌ی عضویت یک سال‌تان کم‌تر از هزینه‌ی بند چرمی ساعت‌تان می‌شود». راست Ù…ÛŒâ€ŒÚ¯ÙØª یا Ù†Ù…ÛŒâ€ŒÚ¯ÙØªØŒ کم‌تر کس‌ای روی خوش‌ای به نظرش نشان داد. اصولا Ø¯ÙØ§Ø¹ از سیاست‌های رییس شبکه کس‌ای را خوش نمی‌آمد. اما هر Ú†Ù‡ بود ØØ³ÛŒÙ† وسط معرکه بلند شد Ùˆ چنین Ú¯ÙØª – Ú†Ù‡ بقیه خوش‌شان بیاید Ùˆ Ú†Ù‡ نیاید. چند وقت بعدش هم جزو کارمندان شرکت بهینه‌پردازی شد (دروغ نگویم: شاید هم چند وقت قبل‌اش! درست تاریخ‌ها را یادم نمی‌آید). صلوات ختم کنید!
من وبلاگ «سردبیر: خودم» را خیلی گه‌گذار می‌خواندم. مخصوصا چند سال آخر Ú©Ù‡ ØØ³ÛŒÙ† به کربلا زده بود Ùˆ از سیاست‌های ا.Ù†. Ø¯ÙØ§Ø¹ می‌کرد. مطمئن‌ام این وسط Ú©Ù„ÛŒ هم ÙØØ´ خورد Ùˆ بد Ùˆ بیراه شنید. این‌که Ú†Ù‡ چیزی در سرش می‌گذشت را من یکی نمی‌دانم. آیا خواندن نوشته‌های پست‌کلونیالیستی واقعا نظرش را عوض کرده بود؟ یا این‌که می‌خواست اعتماد داخلی‌ها را جلب کند Ùˆ به تدریج جای پای خودش را در سیستم ØÚ©ÙˆÙ…ت ایران باز کند (به هر ØØ§Ù„ پیشینه‌ی خانوادگی‌اش گویا خیلی هم Ù¾Ø±ÙØ§ØµÙ„Ù‡ با «بدنه» نیست). یا شاید هم کلا آدم خل Ùˆ مشنگ‌ای بود Ú©Ù‡ داشت Ù…Ø²Ø®Ø±Ù Ù…ÛŒâ€ŒÚ¯ÙØª.
هر کاری کرد نتیجه‌ی مثبت‌ای برای‌اش نداشت. اگر در این یکی دو سال Ú©Ù‡ در زندان است کم‌تر کس‌ای خاطرش از وضعیت او مکدر شد Ùˆ اعتراض‌ای کرد Ùˆ چیزی نوشت، Ø§ØØªÙ…الا سابقه‌اش را باید از همان ترک‌تازی‌های ØØ³ÛŒÙ† درخشان Ú¯Ø±ÙØª Ú©Ù‡ کم‌تر دوست‌ای برای‌اش باقی گذاشت. ØØ³ÛŒÙ†â€ŒØ§ÛŒ Ú©Ù‡ ÙØ¹Ø§Ù„ان زنان را از خود راند (Ùˆ Ú†Ù‡ کس‌ای به‌تر از ایشان تجربه‌ی کمپین راه انداختن دارند؟) Ùˆ هر Ú†Ù‡ اصطلاØâ€ŒØ·Ù„ب سابق (سبز ÙØ¹Ù„ÛŒ!) را نیز از خود زده کرد. عاشقان دولت ÙØ¹Ù„ÛŒ هم Ú©Ù‡ ØØ³ÛŒÙ† را هیچ‌گاه خودی نمی‌دانستند. پس Ú†Ù‡ کس‌ای می‌ماند؟ ØØ³ÛŒÙ† Ùˆ ØÙˆØ¶â€ŒØ§Ø´! (البته همه‌ی این ØØ±Ù‌ها به شرطی است Ú©Ù‡ تئوری‌های توطئه را برای دقیقه‌ای کنار بگذاریم Ùˆ ÙØ±Ø¶ نکنیم او در ویلایی نشسته است Ùˆ آب هویج‌اش را می‌نوشد Ùˆ الان دارد به ریش همه‌مان از جمله نویسنده‌ی این مطلب می‌خندد.)
ØØ±Ù ØØ³Ø§Ø¨â€ŒØ§Ù… چیست؟ ØØ³ÛŒÙ† درخشان را خیلی‌ها دوست ندارد Ùˆ ØÙ‚ هم دارند Ú©Ù‡ دوست نداشته باشند. او ممکن است برای خیلی‌ها مشکل ایجاد کرده باشد Ùˆ ایشان ØÙ‚ دارند Ú©Ù‡ Ø®ÙØ± او را بگیرند Ùˆ ØÙ‚‌شان را طلب کنند. اما این «ایشان» دولت جمهوری‌ی اسلامی نیست. ØØ³ÛŒÙ† Ú†Ù‡ کرده است؟ ØÚ©ÙˆÙ…ت را نقد کرده؟ یا این‌که جاسوس بوده است؟ نمی‌توانم قسم ØØ¶Ø±Øª عباس بخورم Ú©Ù‡ این گاو پیشانی سÙید جاسوس نیست، اما من یکی به عدالت‌خانه‌ی آن سرزمین اطمینان‌ای ندارم. در این سالیان سال نشان داده‌اند Ú©Ù‡ وقتی پای بنیان‌های‌شان به وسط کشیده می‌شود، سیاه را سÙید می‌بینند Ùˆ سÙید را سیاه. Ø§Ø³ØªØºÙØ±Ø§Ù„له!
Ø§ØØªÙ…ال بیش‌تر ØØ³ÛŒÙ† دست‌گیر شده است Ú©Ù‡ بقیه ØØ³Ø§Ø¨â€ŒØ´Ø§Ù† را جمع کنند Ùˆ سرشان را در لاک‌شان ÙØ±Ùˆ برند Ú©Ù‡ نکند چیزی خلا٠میل آقایان Ú¯ÙØªÙ‡ باشند. Ùˆ چنین چیزی بس برای همه‌ی ما وبلاگی‌ها -Ú†Ù‡ نویسنده Ùˆ Ú†Ù‡ خواننده- خطرناک است. سر Ù†ÙØ± اول زیر آب برود، بقیه‌ی کشتی هم Ø®ÙÙ‡ خواهند شد. برای خودمان هم Ú©Ù‡ شده نباید بگذاریم قضیه‌ی ØØ³ÛŒÙ† درخشان خیلی بی سر Ùˆ صدا ساکت شود.
آقا جان! خانم جان! ØØ³ÛŒÙ† درخشان را آزاد کنید!
* اول این‌که کنکوری‌های عزیز خسته نباشند Ú©Ù‡ از شر چنین Ø§Ù…ØªØØ§Ù†â€ŒØ§ÛŒ Ø±Ø§ØØª شدند. چطور بود کنکور؟ خوب بود؟ سخت بود؟ آسان بود؟ این روزها Ú†Ù‡ درصدی باید بزنیم تا رتبه‌مان خوب شود؟ اصلا Ú†Ù‡ رتبه‌ای برای Ú†Ù‡ رشته‌ای لازم است؟
* کنکور ورود به دانش‌گاه یکی از مزخرÙ‌ترین چیزهایی است Ú©Ù‡ تاکنون دیده‌ام. خلاصه‌وار این دلایل به ذهن‌ام می‌رسد:
* خیلی از این موارد [دست‌کم (Û±)ØŒ (Û³)ØŒ (Ûµ) Ùˆ (Û¶)] برای مدارس سمپاد هم وجود داشت Ùˆ دارد. بچه‌های سمپاد هر چقدر هم مدرسه‌شان را دوست داشته باشند نتیجه نمی‌دهد Ú©Ù‡ ایده‌ی وجود مدارس سمپاد الزاما خوب بوده است. Ø§ØªÙØ§Ù‚ا دارم به این نتیجه می‌رسم Ú©Ù‡ وجود چنان مدارسی برای خود دانش‌آموزان همان مدرسه هم بد بوده Ùˆ هست. از این موضوع ÙØ¹Ù„ا بگذریم!
* البته می‌پرسید ØØ§Ù„ا چطوری باید درست‌اش کرد؟ باید بگویم Ú©Ù‡ پاسخ دقیق به این سوال نه تنها نیاز به تخصص بیش‌تر در زمینه‌ی آموزش دارد، بلکه نیازمند داده‌ی تجربی هم هست. اما می‌توانم بگویم Ú©Ù‡ به نظرم راه‌ØÙ„ Ø§ØØªÙ…الی مولÙه‌های زیر را با Ú©Ù… Ùˆ زیاد دارد:
* در نهایت دو سه نکته را بگویم. پیاده‌سازی‌ی چنین نوع ایده‌هایی آسان نیست Ùˆ نیاز به صر٠انرژی‌ی زیاد دارد. مثلا لازم است Ú©ÛŒÙیت آموزش همه‌ی مدرسه‌ها Ú©Ù… Ùˆ بیش یک‌سان شود به طوری Ú©Ù‡ بازده یک دانش‌آموز در Ùلان مدرسه قابل استناد باشد. چنین تغییری خود نیازمند برنامه‌ریزی Ùˆ صر٠انرژی است. اما چون کاری سخت است Ú©Ù‡ نباید انجام‌اش نداد.
دیگر این‌که این ØØ±Ù‌ها البته قرار نیست چیزی را در آینده‌ی نزدیک تغییر دهد. سیستم ØÚ©ÙˆÙ…تی‌ی ایران آن‌قدر بی‌ربط است Ú©Ù‡ ØµØØ¨Øª از Ù¾ÛŒØ´â€ŒØ±ÙØª -هر Ù¾ÛŒØ´â€ŒØ±ÙØªâ€ŒØ§ÛŒ- مسخره می‌نماید. کسان‌ای بر مصدر قدرت نشسته‌اند Ú©Ù‡ نیت‌شان چندان خیرخواهانه نیست. تا وقتی ایشان هستند، هر تغییر بزرگی بی‌معناست.
ØØ§Ù„ می‌پرسید چرا این‌ها را می‌نویسم؟ دلیل‌اش این است Ú©Ù‡ می‌خواهم ذهنیت خودم را Ú©Ù…ÛŒ مرتب کنم Ùˆ در ضمن از دیگران Ùیدبک بگیرم. می‌دانم بعضی از خوانندگان‌ام تجربه‌های مشابه داشته‌اند (سلام پویان!) Ùˆ مطمئن‌ام بسیاری دیگر نیز ایده‌های جالب‌ای در این زمینه دارند. پس بنوسید Ú©Ù‡ در زمینه‌ی کنکور به Ú†Ù‡ Ùکر می‌کنید (Ùˆ البته کنکوری‌ها پاسخ سوالات اول‌ام را هم بدهند).
«آدم باید هر روز اندکی نوØÙ‡ گوش دهد، یک ØØ¯ÛŒØ« بخواند Ùˆ اگر دست داد پای منبر یک عالم دینی نیز بنشیند.» -علامه گوته‌ی مجلسی
[هشدار: اگر قلب‌تان ضعی٠است، روی لینک‌ها کلیک نکنید.]
در نوشته‌ی پیش، یکی از نقدهای‌ام به رابطه‌ی بعضی از خارج‌نشینان Ùˆ Ùیس‌بوک این بود Ú©Ù‡ Ùیس‌بوک رسانه‌ی مناسب‌ای برای اطلاع‌رسانی به ایرانیان داخل کشور نیست چون هم به شدت Ùیلتر است Ùˆ هم Ø§ØØªÙ…الا کندتر از آن‌ای است Ú©Ù‡ بتوان با خیال آسوده با خطوط مخابراتی‌ی ایران به آن دست‌رسی داشت Ùˆ از همه‌ی لینک‌های‌اش -Ú©Ù‡ خیلی وقت‌ها ویدئویی‌ست- Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ کرد. در واقع ادعا کردم Ú©Ù‡ در Ø³ÙØ±Ù… به ایران منبع خبری‌ام نامه بود، وبلاگ بود، ولی Ùیس‌بوک نبود (توجه کنید Ú©Ù‡ (Û±) این تنها نقدم به Ùیس‌بوک نیست Ùˆ نبود؛ (Û²)‌ الزاما Ùیس‌بوک را ابزار ارتباطی‌ی بدی نمی‌دانم).
دوست عزیزم رامین در کامنت‌ها نوشت Ú©Ù‡ این‌چنین نیست Ùˆ Ø§ØªÙØ§Ù‚ا Ùیس‌بوک ضریب Ù†Ùوذ بالایی در ایران دارد. این سوال خوش‌بختانه پاسخ٠عینی می‌تواند داشته باشد چون ضریب Ù†Ùوذ را می‌توان تعری٠کرد Ùˆ بعد سنجیدش. از همان زمان Ø¨ØØ«â€ŒÙ‡Ø§ تاکنون کنج‌کاو شده‌ام تا بدانم پاسخ این سوال چیست.
برای همین از شمایی Ú©Ù‡ در ایران زندگی می‌کنید می‌خواهم بپرسم Ú©Ù‡ در یک سال اخیر (پس از انتخابات پیشین تا به ØØ§Ù„) کدام یک از موارد زیر منبع اصلی‌ی شما برای اطلاع‌رسانی راجع به وقایع ایران بوده است؟ Ù„Ø·ÙØ§ توجه کنید Ú©Ù‡ Ùقط اگر در ایران زندگی می‌کنید یا در یک سال اخیر در ایران زندگی کرده‌اید به این سوال پاسخ دهید (بدیهی است مطابق با تجربه‌تان در ایران).
ØªÙˆØ¶ÛŒØ Û±: چون همیشه می‌دانم/می‌دانیم Ú©Ù‡ این نظرسنجی بایاس دارد. مخصوصا این بایاس پس از Ùیلترشدن این وبلاگ بیش‌تر شده است چون الان Ø§ØØªÙ…الا تنها کسان‌ای می‌توانند در این نظرسنجی شرکت کنند Ú©Ù‡ به ابزارهای Ùیلترشکن مجهزند Ùˆ در نتیجه Ùیلترینگ Ùیس‌بوک/توییتر/… نسبت به عموم مردم کم‌تر برای‌شان مشکل‌ساز است. در ضمن به خاطر اینترنتی‌بودن نظرسنجی، در مقایسه با جمعیت ایران،‌ بایاس به Ù†ÙØ¹ راه‌ØÙ„‌های اینترنتی وجود دارد. با این وجود آگاهی‌ای Ú©Ù‡ از این نظرسنجی به دست می‌آوریم هم‌چنان می‌تواند روشن‌گر باشد.
ØªÙˆØ¶ÛŒØ Û²: ضریب Ù†Ùوذ یک رسانه در ایران را بدین‌صورت تعری٠می‌کنیم: «درصد Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒ Ú©Ù‡ در ایران می‌زیند Ùˆ مداوم از آن رسانه اطلاعات Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª می‌کنند».Â ØØ§Ù„ برای سادگی‌ی بیش‌تر، ÙØ±Ø¶ می‌کنیم Ú©Ù‡ ضریب Ù†Ùوذ یک رسانه بدین‌صورت تعری٠شده است: «درصد Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒ Ú©Ù‡ در ایران می‌زیند Ùˆ از رسانه‌ی مورد نظر بیش از هر رسانه‌ی دیگر اخبار کسب می‌کنند.» این تعری٠دوم همان‌ای‌ست Ú©Ù‡ نظرسنجی‌ی این پست می‌سنجدش. این تعری٠دوم البته غیرملموس‌تر به نظر می‌آید. دلیل این‌که از این ØªØ¹Ø±ÛŒÙ Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ می‌کنم بیش‌تر به خاطر Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ÛŒØª ابزار نظرسنجی‌ام است Ú©Ù‡ تنها اجازه می‌دهد یک گزینه انتخاب شود.
پارسال Ú©Ù‡ انتخابات شد Ùˆ تیشه زدند به ریشه‌ی کشور، اکثر مردم مانده بودند ØØ§Ù„ا Ú†Ù‡ کنند Ùˆ ÙØ±Ø¯Ø§ Ú†Ù‡ شود.Â ØØ±Ù‌ها زیاد بود، ØØ¯ÛŒØ«â€ŒÙ‡Ø§ Ù…ÙØµÙ„‌تر Ùˆ واکنش‌های عصبی Ùˆ شتاب‌زده همه‌گیر. خیلی‌ها از خود می‌پرسیدند Ú†Ù‡ کنند Ùˆ Ú†Ù‡ نکنند. آن‌هایی Ú©Ù‡ در ایران بودند Ú©Ù‡ گزینه‌های‌شان مشخص بود Ùˆ تصمیم‌شان هم سخت: یا می‌نشستند در خانه Ùˆ ÙˆÛŒ.او.ای نگاه می‌کردند یا این‌که به جمعیت در خیابان‌ها می‌پیوستند Ùˆ خطر را به جان می‌خریدند. اما ایرانی‌هایی Ú©Ù‡ در کشورهای دیگر بودند با Ø¨ØØ±Ø§Ù†â€ŒØ§ÛŒ درگیر بودند بس گران: چگونه می‌توانند کاری بکنند Ùˆ تاثیری بگذارند در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ دست‌شان از خیابان‌های تهران کوتاه است؟
بعضی‌ها برگشتند -شده ØØªÛŒ برای چند Ù‡ÙØªÙ‡- Ùˆ به خیابان‌ها ریختند. این‌ها البته Ú©Ù… بودند: به اندازه‌ی انگشتان من Ùˆ تو Ùˆ خوانندگان این وبلاگ. چندی هم جاری شدند به خیابان‌های شهر Ù…ØÙ„ سکونت‌شان Ùˆ شمع به دست در غروب‌های Ú¯Ø±ÙØªÙ‡â€ŒÛŒ غربت پیاده‌روها را اشغال کردند Ùˆ برای خارجی‌های ماشین‌سوار دست تکان دادند Ùˆ «V» نشان دادند Ùˆ سردلبخندی زدند Ùˆ خارجی‌ها هم برای‌شان بوق زدند Ùˆ به سلامتی معترضان آب‌جوی‌شان را سرکشیدند. اما بیش‌تری‌ها -یعنی دست‌کم نود Ùˆ پنج درصد Ú©Ù‡ نه نود Ùˆ نه درصد- نشستند پشت کامپیوترهای‌شان Ùˆ جنبش را از همان پشت به پیش بردند رستم‌تاز!
ای‌میل بود Ùˆ توییتر Ùˆ Ùیس‌بوک. صندوق‌های ای‌میل پر شدند از نامه‌های ریختد٠Ùلان کردند٠زدند٠بهمان شد؛ بعد صدای کهریزک در آمد Ùˆ بعدترها صدای زندگی‌ی خصوصی این آقا Ùˆ آن آقا Ùˆ غیره Ùˆ ذلک. Ùˆ توییتر بود Ùˆ ری‌توییت‌های مداوم از اشخاص‌ای Ú©Ù‡ معلوم نبود Ú©Ù‡ هستند Ùˆ Ú©Ù‡ نیستند Ùˆ بعد به تدریج آدم‌ها Ú©Ù… شدند، Ú¯Ù… شدند؛ نیست شدند، نیست؛ Ù†ÛŒ.
Ùˆ در نهایتْ سرآمد Ùیس‌بوک بود Ú©Ù‡ مامن خارج‌نشینان بود گویا، رسانه‌شان بود، ÙØ±ÛŒØ§Ø¯Ø´Ø§Ù†. عکس‌ها Ùˆ Ùیلم‌ها Ùˆ خبرها، یک به یک رشد می‌کردند Ùˆ می‌زاییدند Ùˆ هر کس چند باره هر خبر را منتشر می‌کرد Ùˆ دوستان‌اش نیز همان را بازنشر می‌دادند Ùˆ ØµÙØÙ‡â€ŒÛŒ Ùیس‌بوک‌ات پر می‌شد از هجمه‌ی اخباری Ú©Ù‡ دانستن‌اش غصه Ù…ÛŒâ€ŒØ§ÙØ²ÙˆØ¯ Ùˆ ترک‌اش چون به جای نیاوردن ÙØ±ÛŒØ¶Ù‡â€ŒÛŒ واجب بود، Ùˆ هر Ú†Ù‡ بود می‌دیدی‌شان Ùˆ می‌خواندی‌شان Ùˆ در آخر توی٠دست‌ات به جایی نرسیده می‌ماندی، نالان‌تر از پیش در پس ØµÙØÙ‡â€ŒÛŒ مانیتورت. Ùˆ اینک تو باید پا می‌شدی Ùˆ Ù…ÛŒâ€ŒØ±ÙØªÛŒ در جلسه‌ای می‌نشستی Ú©Ù‡ در آن خارجی‌ها از Ùلان مساله‌ی «مهم» ØØ±Ù می‌زدند Ùˆ در همان ØØ§Ù„ Ú©Ù‡ سرمای «AC»ی اتاق تو را به خود می‌پیچاند به هرم گرمای تابستان کشورت می‌اندیشیدی Ùˆ مردمان‌ای Ú©Ù‡ می‌سوختند، می‌تاختند، Ùˆ بر زمین می‌ریختند. Ùˆ ساعت‌ای بعد، دوباره Ùیس‌بوک بود Ùˆ تویی Ú©Ù‡ شمشیر٠آخته‌ برکشیده به آسیاب‌ها می‌تاختی.
خنده‌دار این‌که چون هر وقت دیگری Ú©Ù‡ آدمیان دور هم جمع می‌شوند، آداب Ùˆ رسوم‌ای نیز در میان‌شان زاده می‌شود Ú©Ù‡ اگر از بیرون نگاه Ú©Ù†ÛŒ از ماهیت‌شان سخت Ø´Ú¯ÙØª خواهی شد. به یاد دارم آن روزهایی را Ú©Ù‡ اگر کس‌ای در Ùیس‌بوک روزانه دست‌کم چند ویدئو Ùˆ خبر به اشتراک نمی‌گذاشت از سوی دیگران به خیانت‌کاری Ùˆ مزدوری متهم می‌شد. Ùˆ از سوی دیگر آن‌هایی را Ú©Ù‡ همگی نقاب بر سر زدند Ùˆ نام Ùˆ ÙØ§Ù…یل‌شان شد «ندای ایرانی» Ùˆ «سهراب شهید» ثانی Ùˆ ثالث؛ Ùˆ تو مانده بودی Ú©Ù‡ چگونه دوستان سابق‌ات را از میان این همه آدم ماسک‌زده بیابی.
ØØ§Ù„ می‌خواهم دو کلام نقد کنم آن‌چه را Ú©Ù‡ بر ما گذشت: آخرین باری Ú©Ù‡ به ایران Ø±ÙØªÙ…ØŒ نه Ùیس‌بوک‌ای بود، نه توییتری. همه‌ی آن شمشیر به‌دستان Ùیس‌بوک‌ای -Ú†Ù‡ آن‌ها Ú©Ù‡ با ترس Ùˆ لرز دشنه‌ای برداشته بودند Ùˆ Ú†Ù‡ آن‌ها Ú©Ù‡ ترمینیتور-وار با تیربار٠خبر Ùˆ خمپاره‌ی عکس‌های دل‌خراش به جان Ø¶ØØ§Ú© Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ بودند- همه‌شان دود شده، بر هوا Ø±ÙØªÙ‡ بودند. هیچ، هیچ، هیچ خبری ازشان نبود! چرا، ای‌میل بود، بعضی از وبلاگ‌ها هم بود، اما قهرمانان Ùیس‌بوکی؟، نی، نبود!
پاسخ‌ها:
هم به آقایان Ùˆ هم به خانم‌ها توصیه می‌کنم سری ویدئوهای زیر را ببینید. در این ویدئوها، Jean Kilbourne (ویکی‌پدیا) از تصویر زنان در تبلیغات سخن می‌گوید Ùˆ این‌که (Û±) چگونه این تبلیغاتْ، تصویری معوج Ùˆ غیرواقعی از زنان ارائه می‌دهد Ùˆ (Û²)‌ این تصویر چگونه زنان را شی‌گونه کرده Ùˆ (Û³)‌ این شی‌شدگی Ú†Ù‡ تاثیری بر خشونت علیه زنان دارد (قسمت اول – قسمت دوم – قسمت سوم – قسمت چهارم).
اگر هم Ùکر می‌کنید ØÙˆØµÙ„ه‌تان نمی‌کشد تا Ú©Ù„ این Û³Ûµ دقیقه را ببینید، به جای‌اش ابتدا ویدئوی کوتاه زیر را ببینید Ùˆ بعد تصمیم بگیرید Ú©Ù‡ آیا می‌خواهید Ú©Ù„ سخنرانی را ببینید یا خیر. در ضمن به دوستان‌تان لط٠کرده Ùˆ این سخنرانی را نشان‌شان دهید.
” شیخ ÙØ¶Ù„ الله نوری در جلسه‌ای به ناظم‌الاسلام کرمانی درباره مدارس جدید می‌گوید: «ناظم الاسلام، ترا به ØÙ‚یقت اسلام قسم میدهم. آیا این مدارس جدیده خلا٠شرع نیست؟ Ùˆ آیا ورود به این مدارس مصاد٠با اضمØÙ„ال دین اسلام نیست؟ آیا درس زبان خارجه Ùˆ ØªØØµÛŒÙ„ شیمی و Ùیزیک عقائد شاگردان را سخی٠و ضعی٠نمی‌کند؟» ”  [به نقل از ØµÙØÙ‡â€ŒÛŒ ØØ³Ù† رشدیه در ویکی‌پدیای ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ]
خوش‌بختانه از آن زمان تاکنون Ù¾ÛŒØ´â€ŒØ±ÙØªâ€ŒÙ‡Ø§ÛŒÛŒ ØØ§ØµÙ„ شده است Ùˆ مشکل علوم دقیقه کمابیش Ø±ÙØ¹ گشته، توجه‌ها به علوم انسانی متمایل شده است. انشالله تعالی همان‌طور Ú©Ù‡ شیمی Ùˆ Ùیزیک بومی را در این صد Ùˆ خرده‌ای سال رشد داده‌ایم، یک Ùکری هم به ØØ§Ù„ علوم غربی Ùˆ ضاله‌ی انسانی می‌کنیم تا خدای‌ناکرده زبان‌ام لال عقاید کس‌ای سخی٠و ضعی٠نشود.
لابد خبر دارید Ú©Ù‡ ØØ¯ÙˆØ¯ یک ماه‌ای می‌شود Ú©Ù‡ خانواده‌ی آق‌بهمن را دست‌گیر کرده‌‌اند: خواهران‌اش را Ùˆ پدر Ùˆ مادرش را Ùˆ چند عضو دیگر را Ú©Ù‡ البته مادرش پس از مدت‌ای آزاد شد.
دست‌گیری‌ی خانواده‌گی از آن کارهایی است که دست‌کم دو اثر بزرگ دارد:
درباره‌ی (Û±) چیزی نمی‌گویم Ú©Ù‡ ÙˆØ§Ø¶Ø Ø§Ø³Øª.
درباره‌ی (Û²)‌ به این بسنده می‌کنم Ú©Ù‡ دنیا بالا Ùˆ پایین دارد Ùˆ اگر من٠نوعی قساوت Ùˆ ظلم را از ØØ¯ بگذرانم، باید مطمئن باشم Ù†ÙØ±Øªâ€ŒØ§ÛŒ کاشته‌ام Ú©Ù‡ هر خوشه‌اش صد دانه Ù…ØØµÙˆÙ„ می‌دهد Ùˆ در Ø¢Ø®Ø±Ù ÙØµÙ„ØŒ سیاه‌روزی‌ام را درو خواهم کرد.
ØØ§Ù„ا آقایان با Ú†Ù‡ ØØ³Ø§Ø¨â€ŒØ§ÛŒ دارند به آینده Ùکر می‌کنند، من نمی‌دانم!
Ù¾.Ù†: مورد آق‌بهمن مثال بود. به نظرم او آدم منطقی‌ست Ùˆ ممکن است شرایط را این‌گونه Ú©Ù‡ توصی٠کرده‌ام نبیند Ùˆ Ù†ÙØ±Øªâ€ŒØ§ÛŒ هم در قلب‌اش جوانه نزند. اما عموم مثل او نیستند. Ùˆ ØØ§Ú©Ù…ان باید از عموم بترسند.
…
مدت‌ای پیش از خوانندگان ضدخاطرات خواستم تا بگویند Ú©Ù‡ آیا در ماه رمضان روزه می‌گیرند یا خیر. در نوشته‌ی پیشین درباره‌ی انگیزه‌های‌ام Ù…ÙØµÙ„ ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯Ù…. اینک نتایج آن نظرسنجی را با اندک ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ùˆ ØªÙØ³ÛŒØ±ÛŒ می‌آورم. پیش از ادامه باید بگویم Ú©Ù‡ انتظار ندارم خوانندگان وبلاگ‌ام نمونه‌ی خوب‌ای از Ø¨Ø§ÙØªÙ جمعیت‌ی ایران باشند، اما با این وجود به گمان‌ام ایشان نمونه‌ی قابل قبول‌ای از قشر ØªØØµÛŒÙ„‌کرده Ùˆ متوسط بالای جامعه‌ی ایرانیان هستند.
سوال نخست نظرسنجی چنین بود (اعداد در تاریخ اول دسامبر ۲۰۰۹ ثبت شده‌اند):
آیا از سن هجده سالگی به بعد تاکنون روزه Ú¯Ø±ÙØªÙ‡â€ŒØ§ÛŒØ¯ØŸ
Û³Û²Û´ Ù†ÙØ± به این سوال پاسخ دادند. ØØ¯ÙˆØ¯ Û³Û± درصد Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ هیچ وقت تاکنون روزه Ù†Ú¯Ø±ÙØªÙ‡â€ŒØ§Ù†Ø¯. ØØ¯ÙˆØ¯ Û³Û¹ درصد Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ به طور مرتب روزه می‌گیرند Ùˆ بقیه نیز گه‌گدار روزه‌بگیرند. نتایج را در نمودار اول می‌بینید.
به دلیل ساده‌بودن نظرسنجی، Ø±ÙØªØ§Ø± دقیق رای‌دهندگان مشخص نیست، اما به نظر می‌آید کسان‌ای Ú©Ù‡ گزینه‌ی خیلی‌کم (Û±Û· درصد) را انتخاب کرده‌اند -مخصوصا آن‌ها Ú©Ù‡ به خاطر ØªÙˆØ¶ÛŒØ Â«ÛŒÚ© ماه در هر چهار پنج سال» این گزینه را برگزیده‌اند- آن‌هایی هستند Ú©Ù‡ سالیان ابتدای هجده سالگی به بعدشان درباره‌ی مذهب شک‌زده بوده‌اند ولی پس از گذشت چند سال به خیل بی‌عملان مذهبی پیوسته‌اند (Ú†Ù‡ به خدا باور داشته باشند Ùˆ Ú†Ù‡ نداشته باشند). البته می‌توان تصور کرد Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯ÛŒ چند سال اصلا روزه Ù†Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ باشد ولی از امسال شروع کرده باشد به روزه‌گیری، اما به نظرم این ØØ§Ù„ت Ú©Ù…â€ŒØ§ØØªÙ…ال‌تر است. با این استدلال، ØØ¯ÙˆØ¯ Û´Û¸ = Û³Û± +‌۱۷ درصد Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ در ØØ§Ù„ ØØ§Ø¶Ø± روزه نمی‌گیرند. هم‌چنین اگر گزینه‌ی «نیم‌بند» را نیز در نظر بگیریم،‌ می‌توان Ø§ØØªÙ…ال داد Ú©Ù‡ عدد Û´Û¸ درصد ØØ¯ پایین‌ای برای روزه‌نگیران امسال باشد.
ØØ§Ù„ به سوال دوم برسیم:
Û³Û±Û¸ Ù†ÙØ± به این پاسخ سوال دارد Ú©Ù‡ از میان ایشان ØØ¯ÙˆØ¯ ÛµÛ¹ درصد Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ امسال اصلا روزه Ù†Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯ Ùˆ Û³Û± درصد نیز بیش‌تر روزها روزه بگیر بودند. Û±Û° درصد باقی‌مانده روزه‌گیری‌شان نصÙÙ‡ Ùˆ نیمه بوده است. نتایج را در نمودار دوم می‌بینید.
عدد ÛµÛ¹ درصد قابل مقایسه -ولی نه دقیقا یک‌سان- با Û´Û¸ = Û³Û± +‌ Û±Û· گزینه‌ی کسان‌ای است Ú©Ù‡ تاکنون اصلا Ùˆ ابتدا روزه Ù†Ú¯Ø±ÙØªÙ‡â€ŒØ§Ù†Ø¯ Ùˆ یا این‌که خیلی Ú©Ù… روزه Ú¯Ø±ÙØªÙ‡â€ŒØ§Ù†Ø¯.
به طور خلاصه به نظر می‌آید ØØ¯ÙˆØ¯ Û³Û° درصد جمعیت ایرانیان‌ای Ú©Ù‡ وبلاگ مرا می‌خوانند Ùˆ نظر داده‌اند، اصلا اعتقادی به عمل به اسلام Ùˆ به طور خاص روزه‌ ندارند Ùˆ ØØ¯ÙˆØ¯ ÛµÛ° تا Û¶Û° درصد یا اصلا Ùˆ یا دست‌کم چندان روزه‌گیر نیستند. هم‌چنین ØØ¯ÙˆØ¯ Û³Û° تا Û´Û° درصد Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ Ú©Ù… Ùˆ بیش روزه بگیرند Ú©Ù‡ با این‌که چنین عددی قابل مقایسه با عدد غریب‌ای چون Û¹Û¸ درصد مسلمان در ایران نیست، اما هم‌چنان نشان می‌دهد ØØ¶ÙˆØ± اسلام٠عملی در ایران بسیار جدی Ùˆ پررنگ است.
یکی از نتایج جالب این نظرسنجی برای من وجود Ù¾ÙØ±-رنگ Ùˆ هم‌زمان دو قشر مذهبی Ùˆ غیرمذهبی در بین جامعه‌ی آماری نزدیک به قشر متوسط ایرانیان است (دست‌کم در Ø³Ø·Ø Ø¹Ù…Ù„ به یکی از مهم‌ترین ÙØ±Ø§Ø¦Ø¶ دین اسلام). این نتیجه تبعات سیاسی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒâ€ŒÛŒ مهم‌ای دارد:
از دید٠سیاسی چنین نتیجه‌ای بیان می‌کند Ú©Ù‡ قوانین جامعه‌ی ایران باید وجود این دو قشر را Ù…ØØªØ±Ù… بداند. هرگونه برنامه‌ریزی برای ایران Ùˆ آینده‌اش باید در نظر بگیرد Ú©Ù‡ قوانین ایده‌آل برای چنین جامعه‌ای نه می‌تواند شبیه به قوانین ÙØ¹Ù„ی‌ی ج.ا. باشد Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¶ را بر مسلمان٠مومن‌بودن همه ایرانیان می‌گذارد Ùˆ نه ممکن است در چارچوب Ùکری‌ای تدوین شود Ú©Ù‡ مذهب را غریبه‌ای بین ایرانیان بشمارد. قوانین ایران اگر بر هر کدام از این دو راه برود، ØÙ‚وق اقلیت‌ای بزرگ را زیر پا خواهد گذاشت.
هم‌چنین این نظرسنجی نتیجه‌ای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ دارد Ùˆ آن این‌که به ما یادآوری می‌کند Ú©Ù‡ با Ø§ØØªÙ…ال زیاد یکی از همسایه‌های‌مان ممکن است بی‌مذهب باشد Ùˆ دیگری مذهبی Ùˆ اگر ما بخواهیم رابطه‌ای نیکو با هر دوی‌شان داشته باشیم باید بتوانیم روابطمان با ایشان را در چارچوب دیگری غیر از دوگانه‌ی مذهب-غیرمذهب تدوین Ùˆ ØªÙØ³ÛŒØ± کنیم. به عبارت دیگر اگر دوگانه‌ی درون‌گروه-برون‌گروه‌مان بر این اساس باشد Ú©Ù‡ دیدگاه ÙØ±Ø¯ مقابل درباره‌ی مذهب مشابه با ماست یا نه، آن‌گاه به تناقض‌ای می‌رسیم Ú©Ù‡ از یک سو «ایرانی» خوانده می‌شویم Ùˆ از سوی دیگر نمی‌توانیم نیم‌ای دیگر از ایرانیان را «خودی» Ùˆ در یک گروه بدانیم.
در نهایت سپاس‌گزار٠شرکت‌کنندگان نظرسنجی استم. منتظر نظرسنجی‌های دیگر باشید!
[Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از این داده‌ها Ùˆ نمودارها با ذکر کامل منبع (لینک به این پست٠وبلاگ)‌ بدون اشکال است. Ú©Ù¾ÛŒ بیش از یک پاراگرا٠از این نوشته بدون اجازه قبلی ممکن نیست.]
یکی از سوال‌های همیشه جذاب برای من، میزان باورمندی‌ی Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ به Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… ماورای طبیعی Ùˆ مذهبی است. دانستن پاسخ٠سوال‌هایی چون چند درصد دوستان/آشنایان/مردم شهر Ùˆ سرزمین‌ام به خدای با Ùلان خصوصیات باور دارند Ùˆ یا Ú†Ù‡ میزان از آن‌ها خود را متدین می‌دانند Ùˆ به دین‌ای پای‌بندند، سال‌هاست Ú©Ù‡ برای‌ام جالب است Ùˆ البته جالب‌تر از آن دلیل چنین باورمندی است. به همین خاطر مدت‌هاست می‌اندیشیده‌ام تا نظرسنجی‌هایی در ØÙˆÙ„ Ùˆ ØÙˆØ´ چنین موضوعاتی در بین دوستان Ùˆ آشنایان‌ام به طور خاص Ùˆ وبلاگ‌ستان به طور عام برگزار کنم Ú©Ù‡ تاکنون یکی دو موردش را دیده‌اید (نظرسنجی درباره‌ی روزه در ماه رمضان Ùˆ منع ساخت مسجد). پیش از آن‌که به طور خاص به نظرسنجی‌ها بپردازم، خوب است Ú©Ù…ÛŒ برای‌تان قصه بگویم:
جَو مدرسه‌ی راه‌نمایی Ùˆ دبیرستان٠من ترکیب خنده‌داری از ØØ¶ÙˆØ± چشم‌گیر مذهب Ùˆ در Ù‡Ù…Ø§Ù†â€ŒØØ§Ù„ لیبرالیسم بیش از معمول٠بقیه‌ی مدارس بود. بدین صورت Ú©Ù‡ بسیاری از مسوولان مدرسه باورهای مذهبی‌ی غلیظی داشتند Ùˆ از طر٠دیگر به دلیل ÙلسÙه‌ی آموزشی‌ی مدرسه Ùˆ Ø§ØØªÙ…الا بچه‌های Ú©Ù… Ùˆ بیش ویژه‌ی آن نمی‌خواستند/نمی‌توانستند آن‌جا را به ØÙˆØ²Ù‡â€ŒÛŒ علمیه‌ی دیگری در قلب تهران تبدیل کنند.
نتیجه این‌که ما دو دسته معلم داشتیم: عده‌ای از دبیران با تجربه Ùˆ «خوبی» بودند Ú©Ù‡ الزاما باورهای مذهبی‌ی قوی‌ای نداشتند. عده‌ای دیگر Ú©Ù‡ بیش‌تر خود از ÙØ§Ø±Øºâ€ŒØ§Ù„ØªØØµÛŒÙ„ان همان مدرسه بودند Ùˆ در سال‌های دهه‌ی شصت در همان‌جا درس خوانده بودند، باورهای مذهبی‌ی Ú©Ù… Ùˆ بیش پررنگی داشتند. از شدت باورهای آن‌ها بگویم Ú©Ù‡ بعضی‌های‌شان شعرهای مذهبی می‌سراییدند و گه‌گداری Ù…Ø¯Ø Ø¨Ø²Ø±Ú¯Ø§Ù† انقلاب را Ù…ÛŒâ€ŒÚ¯ÙØªÙ†Ø¯ Ùˆ اگر دست می‌داد در مراسم مذهبی شهیدی نیز به مدرسه می‌آورند Ùˆ می‌چرخاندند (البته طبیعی است گزاره‌های‌ام بی‌درز Ùˆ دقیق نیستند. بعضی‌ها ÙØ§Ø±Øºâ€ŒØ§Ù„ØªØØµÛŒÙ„ مدرسه بودند Ùˆ همان‌جا هم معلمی می‌کردند ولی باورهای مذهبی‌ی شدیدی نداشتند).
اما با این وجود در بیش‌تر موارد شاهد «ظلم مذهبی» نبودیم. مثلا نماز تقریبا هیچ‌وقت اجباری نبود (Ùˆ من می‌شنیدم Ú©Ù‡ در مدارس دیگر در آن دوران ممکن بود نماز اجباری باشد؛ تصØÛŒØâ€ŒØ§Ù… کنید اگر اشتباه می‌کنم). تنها باری Ú©Ù‡ به خاطر دارم تلاش ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù†ÛŒ شد تا همه‌ی دانش‌آموزان در بعد از ظهری نماز اقامه کنند، در سال دوم یا سوم راه‌نمایی‌ام بود Ú©Ù‡ البته سعی خیلی موÙق‌ای هم نبود Ùˆ دست‌کم چند Ù†ÙØ± به نمازخانه Ù†Ø±ÙØªÙ†Ø¯ Ùˆ مهم‌تر این‌که کس‌ای هم چیزی به‌شان Ù†Ú¯ÙØª. یا مثلا غذاخوردن در ماه رمضان در کلاس‌ها کاملا معمول بود. و یا با این‌که کلاس‌های مذهبی چون دینی، قرآن Ùˆ گاهی Ù…ØªÙØ±Ù‚ه‌ای به نام پرورشی Ú©Ù… نبودند Ùˆ گاهی معلم‌های‌شان Ù…Ø²Ø®Ø±Ù Ù…ØØ¶ Ù…ÛŒâ€ŒÚ¯ÙØªÙ†Ø¯ØŒ اما «شک‌گرایی در چارچوب دین» Ú©Ù… Ùˆ بیش تØÙ…Ù„ می‌شد. (مطلب «خاطرات قدیم Ùˆ جدید، پراکنده Ùˆ سوا-نشده، از دکتر Ù…ØÙ…ÙˆØ¯Ø§ÙØ´Ø§Ø± Ùˆ علامه‌ØÙ„ÛŒ تا آلبرتا» را نیز بخوانید Ú©Ù‡ در آن راجع به معلم‌های دینی مدرسه‌مان Ù…ÙØµÙ„‌تر نوشته‌ام.)
ØØ§Ù„ اگر نگاه‌ای به بچه‌ها بیاندازیم می‌بینیم Ú©Ù‡ آن‌ها نیز به دو دسته تقسیم می‌شدند. تا جایی Ú©Ù‡ به نظرم می‌آید، بیش‌تر بچه‌های مذهبی نبودند. بدین معنا Ú©Ù‡ نه نماز می‌خواندند Ùˆ نه روزه Ù…ÛŒâ€ŒÚ¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯ Ùˆ نه طبیعتا عشق دین داشتند. در مورد میزان باورمندی‌شان به Ù…Ùهوم‌ای چون خدا یا ØØªÛŒ مذهب چیز زیادی نمی‌دانم. ØØ¯Ø³ می‌زنم ممکن است درصد زیادی از آن‌ها به Ù…Ùهوم خدای ابراهیمی باور می‌داشتند. در همان ØØ§Ù„ عده‌ی قابل توجه دیگری هم بودند Ú©Ù‡ Ø³ÙØª Ùˆ سخت مذهبی بودند. به نظرم این عده در اقلیت بودند اما واقعا مطمئن نیستم (ØØ¯Ø³â€ŒØ§Ù… چیزی ØØ¯ÙˆØ¯ Û²Û° تا Û³Û° درصد جمعیت دوره‌مان است).
نکته‌ی Ø®ÙˆØ´â€ŒØØ§Ù„‌کننده این‌که تا جایی Ú©Ù‡ خبر دارم مشکل اساسی‌ای بین دو گروه مذهبی‌ها Ùˆ غیرمذهبی‌ها وجود نداشت. البته روابط این دو گروه الزاما بی‌نهایت صمیمانه هم نبود و ساختار گروه‌های دوستی تا ØØ¯ قابل توجه‌ای به باور مذهبی‌ی Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ باز می‌گشت.
دانش‌گاه Ú©Ù‡ Ø±ÙØªÙ…ØŒ انتظار داشتم Ú©Ù‡ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ مذهبی خیلی Ú©Ù… باشند. مثلا ØØ¯Ø³ می‌زدم نمازخانه خلوت‌تر از نمازخانه‌ی مدرسه‌مان باشد. اما واقعیت برخلا٠انتظارم بود!
تعداد Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ مذهبی در دانش‌گاه اصلا Ú©Ù… نبودند. نمی‌گویم Û¸Û° درصد، اما شاید Ø±ÙØªØ§Ø± ØØ¯ÙˆØ¯ Û´Û° تا ÛµÛ° درصد هم‌دوره‌ای‌های‌ام رنگ Ùˆ روی مذهبی داشت (این اعداد تخمین‌ای نادقیق‌اند). نمازخوان‌ها Ú©Ù… نبودند Ùˆ روزه‌داران نیز به هم‌چنان. به طوری Ú©Ù‡ به وضوع به نظرم می‌رسید Ú©Ù‡ میزان مذهبی‌بودن Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ در دانش‌گاه بیش‌تر از مدرسه‌مان بود. دلیل‌اش البته چندان عجیب نیست Ùˆ به نظرم هم به ترکیب جمعیتی‌ی دانش‌گاه باز می‌گشت (Ú©Ù‡ برخلا٠دبیرستان، اعضای‌اش از شهرهای مختلÙ‌ای می‌آمدند – Ùˆ گمان می‌برم گزاره‌ی «نÙوذ مذهب در شهرهای دیگر ایران بیش‌تر از تهران است» صادق است) Ùˆ هم به وجود انواع سهمیه‌هایی Ú©Ù‡ Ú©Ù…Ú© می‌کرد Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ مذهبی بیش‌تر به دانش‌گاه راه یابند (چنین سهمیه‌هایی «تقریبا» برای مدرسه‌مان وجود نداشت یا اگر هم می‌بود، Ú©Ù… تاثیر بودند). هم‌چنین متوسط درآمد خانواده‌های دانش‌آموزان دبیرستان یا راه‌نمایی‌مان بالاتر از متوسط درآمد خانواده‌های دانش‌جویان دانش‌گاه‌مان بود (Ùˆ چون قبل، گمان می‌برم میزان درآمدْ Ú©Ù… Ùˆ بیش ارتباط معکوس‌ای با شدت باورهای مذهبی‌ی ÙØ±Ø¯ داشته باشد). (توضیØâ€ŒØ§Ù… در این پاراگرا٠البته بسیار ساده‌سازی شده است Ùˆ واقعیت ماجرا Ùˆ توصی٠همه‌ی روابط علّی ØØªÛŒ اگر کاملا شناخته شده باشد -Ú©Ù‡ نیست- بیش از ØØ¯ یک پاراگرا٠می‌طلبد.)
سال‌ها بعد Ú©Ù‡ به کشور کانادا آمدم، ÙØ¶Ø§ÛŒ اطراÙ‌ام آشکار تغییر کرد. تقریبا برای اولین بار آدم‌هایی را دیدم Ú©Ù‡ به ÙˆØ¶ÙˆØ Ø®Ø¯Ø§Ù†Ø§Ø¨Ø§ÙˆØ± بودند Ùˆ با این‌که شاید ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù† نبودند، اما Ù†Ø§Ø¯ÛŒØ¯Ù‡â€ŒÚ¯Ø±ÙØªÙ†ÛŒ نیز نبودند (البته طبیعی است بخش‌ای از ØªÙØ§ÙˆØª به این باز می‌گردد Ú©Ù‡ در ایران اعترا٠به خداناباوری به دلیل تبعات‌اش کم‌یاب‌تر است).
پاییز پارسال بود Ú©Ù‡ یکی از انجمن‌های مسیØÛŒ نظرسنجی‌ای در Ø³Ø·Ø Ø¯Ø§Ù†Ø´â€ŒÚ¯Ø§Ù‡ برگزار کرد با این سوال Ú©Ù‡ آیا شما (Û±) خداباورید (theist)ØŸØŒ (Û²) لاادری (agnostic) هستید؟ Ùˆ یا (Û³)‌ خداناباورید (atheist)ØŸ (یکی لط٠کند Ùˆ معادل مناسب‌ای برای agnosticism پیش‌نهاد دهد.)
نظرسنجی به مدت دو سه روز در کنج‌ای شلوغ از دانش‌گاه برگزار شد. نمی‌دانم چند Ù†ÙØ± در آن شرکت کردند، اما در همان ده بیست دقیقه‌ای Ú©Ù‡ کنار صندوق‌ها ایستاده بودم تا ببینم Ú†Ù‡ تیپ آدم‌هایی به کدام گزینه رای می‌دهند، شرکت‌کنندگان را اندک Ù†ÛŒØ§ÙØªÙ… (رای‌ها مخÙÛŒ نبود – هر کس‌ای Ù…ÛŒâ€ŒØ±ÙØª Ùˆ بر مقوایی بزرگ چوب‌خط می‌کشید). ØØ¯Ø³ می‌زنم تعداد رای‌ها چیزی در ØØ¯ Ùˆ ØØ¯ÙˆØ¯ چند هزار Ù†ÙØ± بود.
در مورد نتایج نظرسنجی Ùˆ هم‌چنین این‌که Ú†Ù‡ تیپ آدم‌هایی به کدامین گزینه رای دادند ØØ±Ù‌ای نمی‌زنم تا آینده‌ای نه چندان دور. Ùقط این را بگویم Ú©Ù‡ نتایج آن نظرسنجی مشتاق‌ام کرد تا کاری مشابه در وبلاگ‌ستان بکنم. اما پیش از آن‌که چنان نظرسنجی‌ای برپا کنم، تصمیم Ú¯Ø±ÙØªÙ… تا یکی دو نظرسنجی‌ی اولیه انجام دهم تا دست‌ام بیاید آدم‌ها Ú†Ù‡ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒÛŒ در نظرسنجی‌ها ممکن است انجام دهند. با این‌که آن نظرسنجی‌ها بسیار ساده بودند Ùˆ در آن‌ها هیچ سوال‌ای راجع به باور Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ پرسیده نشد، اما Ø±ÙØªØ§Ø± آدم‌ها هم‌چنان بسیار جالب بود. نگاه‌ای به نظرسنجی‌ی اول Ùˆ دوم بیاندازید (بیایید سکه بیاندازیم (نظرسنجی Ùˆ تØÙ„یل)Ø› یک تست ریاضی ساده).
نظرسنجی‌ی بعدی، درباره‌ی انتخابات ریاست جمهوری اخیر بود Ú©Ù‡ با ØØ¶ÙˆØ± چشم‌گیر خوانندگان وبلاگ هم‌راه بود. Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ دیری نگذشت Ú©Ù‡ وقایع تاسÙ‌آور پس از انتخابات پیش آمد Ùˆ نه نای تØÙ„یل نتایج نظرسنجی برای‌ام باقی ماند Ùˆ نه تØÙ„یل‌اش دیگر اهمیت چندان‌ای داشت.
این‌ها همه مقدمه‌ای بود برای بیان علاقه‌ی من به نظرسنجی‌های مربوط به باورهای مذهبی‌ی Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ Ùˆ این‌که همیشه برای‌ام جالب بوده است بدانم جامعه‌ای Ú©Ù‡ در آن می‌زیم به Ú†Ù‡ چیزهایی باور دارند Ùˆ دنیا را چگونه ØªÙØ³ÛŒØ± می‌کنند. هنوز در این سری نظرسنجی‌ها خیلی چیزها باید بررسی شوند، اما ÙØ¹Ù„ا شروع می‌کنیم به جمع‌آوری نتایج‌ای Ú©Ù‡ تاکنون داشته‌ایم. در نوشته‌ی بعدی نتایج نظرسنجی‌ی روزه در ماه رمضان را برای‌تان خلاصه می‌کنم. منتظر باشید!
شانزده آذر، شانزده آذر!
پست پیشین (Ø±ÙØ±Ø§Ù†Ø¯Ù… برای منع ساخت مناره‌ی مسجد در سوییس) به این Ùکرم انداخت تا بÙهمم ایرانیان در شرایطش مشابه Ú†Ù‡ می‌کردند. پیش از واردکردن نظرتان، سناریوی زیر را در نظر بگیرید:
کشور ایران مدت‌هاست ØÚ©ÙˆÙ…ت‌ای غیرمذهبی دارد. قوانین آن بر اساس شریعت وضع نشده‌اند Ùˆ ØØ§Ú©Ù…ان‌اش هم آدم‌هایی باسواد Ùˆ Ú©Ù… Ùˆ بیش ÙØ±Ù‡ÛŒØ®ØªÙ‡â€ŒØ§Ù†Ø¯. وضع اقتصادی‌ی کشور قابل قبول است Ùˆ Ùقر Ùˆ بی‌سوادی کم‌تر از همیشه است. با این‌که انتخاب مذهب در کشور آزاد است ولی هم‌چنان بسیاری از مردم کشور پس‌زمینه‌ای اسلامی دارند Ùˆ خیلی‌های‌شان مسلمان معتقدند.
در ضمن تصور کنید Ú©Ù‡ با وجود این‌که در نقاط مختل٠مسجد ÛŒØ§ÙØª می‌شود، اما برخلا٠شرایط ÙØ¹Ù„ی‌ی کشور سر هر Ú©ÙˆÚ†Ù‡ مسجدی ساخته نشده است. یعنی دچار ازدیاد مسجد نیستیم، اما کم‌بودی هم ØØ³ نمی‌شود. در ضمن طراØÛŒâ€ŒÛŒ مسجدها به گونه‌ایست Ú©Ù‡ برای همسایه‌ها مشکل‌ای Ù†Ù…ÛŒâ€ŒØ¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ Ùˆ مثلا وقت Ùˆ بی‌وقت صدای بلندگوهای آن بلند نمی‌شود.
ØØ§Ù„ یکی از Ø§ØØ²Ø§Ø¨ آزاد به یاد گذشته‌ی دور کشور Ù…ÛŒâ€ŒØ§ÙØªØ¯ Ùˆ به این نتیجه می‌رسد Ú©Ù‡ باید جلوی گسترش نمودهای مذهبی را بگیرد چون Ø§ØØªÙ…ال دارد وجودشان برای آینده‌ی کشور خطرناک باشد. در واقع ØØ²Ø¨ تØÙ„یل می‌کند Ú©Ù‡ وجود Ù…ØÙل‌های مذهبی‌ای چون مسجد ممکن است باعث گسترش Ùˆ پرواری‌ی تندروهای مذهبی شود Ùˆ آرامش کشور -Ú©Ù‡ سال‌هاست برقرار بوده- به خطر بیاÙکند.
البته ØØ²Ø¨ بر این باور است Ú©Ù‡ هر شخص‌ای ØÙ‚ انتخاب مذهب خویش را دارد ولی از طرÙÛŒ بر این باور است Ú©Ù‡ باید جلوی گسترش کانون‌های مذهبی Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ شود. برای همین این Ø·Ø±Ø Ø±Ø§ پیش‌نهاد می‌کند Ú©Ù‡ ساخت Ùˆ ساز مساجد با معماری‌ی خاص٠اسلامی ممنوع است. هر کس‌ای البته می‌تواند در خانه یا Ù…ØÙ„ کارش نماز بخواند ولی این‌که بخش‌ای از معماری‌ی شهر را به سازه‌ای مذهبی تغییر کاربری دهیم، نباید امکان‌پذیر باشد. مسجدهای پیشین البته می‌توانند سر جای خود باقی بماند Ùˆ طبق آمارهای به دست آمده، هیچ کمبودی هم برای جمعیت ÙØ¹Ù„ÛŒ مسلمانان معتقد وجود ندارد. یعنی هر کس‌ای خواست می‌تواند با وسایل ØÙ…Ù„ Ùˆ نقل عمومی در عرض کم‌تر از دهْ بیست دقیقه به مسجدی برود Ùˆ مسجد هم بیش از ØØ¯ شلوغ نخواهد بود.
چون موضوع بسیار مهم است، ØØ²Ø¨ بر این باور است Ú©Ù‡ دولت باید Ø±ÙØ±Ø§Ù†Ø¯ÙˆÙ… برگزار کند. برای برگزاری‌ی Ø±ÙØ±Ø§Ù†Ø¯ÙˆÙ… باید دست‌کم پانصد هزار Ù†ÙØ± از شهروندان مواÙقت خود را با این طر٠اعلام کنند. ØØ²Ø¨ به Ø±Ø§ØØªÛŒ پانصد هزار امضای لازم را به دست می‌آورد Ùˆ Ø·Ø±Ø Ø¨Ù‡ Ø±ÙØ±Ø§Ù†Ø¯ÙˆÙ… می‌رود.
سوال Ø±ÙØ±Ø§Ù†Ø¯ÙˆÙ… این است: «آیا دولت ایران وظیÙÙ‡ دارد از ساخت Ùˆ ساز مساجد جلوگیری کند؟» Ùˆ گزینه‌ها هم «بلی» یا «خیر» است.
ØØ§Ù„ من (یعنی سولوژن) از شما می‌خواهم در این نظرسنجی شرکت کنید. هر کس‌ای Ú©Ù‡ می‌تواند این متن را بخواند می‌تواند در Ø±ÙØ±Ø§Ù†Ø¯ÙˆÙ… شرکت کند بدون توجه به این‌که در ایران می‌زید یا خیر.
n
[برای جلوگیری از هر گونه سوء ØªÙØ§Ù‡Ù… باید بگویم Ú©Ù‡ سناریوی مطرØâ€ŒØ´Ø¯Ù‡ کاملا تخیلی است Ùˆ من به شخصه هیچ نظری درباره‌ی خوب یا بد بودن‌اش نمی‌دهم. هدÙ‌ام از این نظرسنجی تنها مقایسه‌ی باور عمومی‌ی ایرانیان با سوییسیان است Ùˆ برای این‌که بایاس‌ها را تا ØØ¯ ممکن Ú©Ù… کرده باشم، سعی کردم شرایط کشور را بمانند کشوری غربی چون سوییس جلوه دهم. یعنی مثلا نخواسته‌ام بایاس منÙÛŒ (یا مثبت) نسبت به شرایط ÙØ¹Ù„ی‌ی کشور تغییر خیلی زیادی در نتایج ایجاد کند. با این وجود خواسته‌ام نظرات را راجع به «اسلام» به طور مشخص بدانم. یعنی Ø¨ØØ« تنها ØÙ‚وق اقلیت نیست،‌ بلکه اسلام است.]